حقوقدانان شاهد

حقوقدانان شاهد

سلام به وبلاگ خودتون خوش آمدید امیدوارم که از وبلاگ خوشتون بیاد.لطفا نظر بدید.
حقوقدانان شاهد

حقوقدانان شاهد

سلام به وبلاگ خودتون خوش آمدید امیدوارم که از وبلاگ خوشتون بیاد.لطفا نظر بدید.

نابرابرى ارث زن و مرد

عدم تبیین برخى از احکام و حدود الهى‏درباره زنان و تبدیل آنان به شبهه، موجب‏پندارى شده است که در نظام آفرینش، به زن‏ستم شده است. وجود برخى از آیات و روایات براى بسیارى‏از بانوان پرسش‏انگیز است; از جمله این که: «چرا ارث زنان نصف ارث مردان است؟» ....

عدم تبیین برخى از احکام و حدود الهى‏درباره زنان و تبدیل آنان به شبهه، موجب‏پندارى شده است که در نظام آفرینش، به زن‏ستم شده است. وجود برخى از آیات و روایات براى بسیارى‏از بانوان پرسش‏انگیز است; از جمله این که: «چرا ارث زنان نصف ارث مردان است؟» ....

موضوع این نوشته، بررسى مساله ارث زن‏است که بر طبق آیه 11 سوره نساء «للذکرمثل حظ‏الانثیین‏»; سهم مذکر دو برابرسهم مؤنث است. در تبیین این موضوع ناچار از ذکر سه‏مساله هستیم: 1 - یکى از عوامل مهم در ایجاد شبهه، کم‏اطلاعى و گاه بى‏اطلاعى از احکام و مسایل‏حقوقى است. موضوع ارث از آن نمونه‏مسایلى است که حقیقت آن باچیزى که زنان‏مى‏پندارند کاملا متفاوت است. بر پایه آنچه‏ما در این گفتار دنبال مى ‏کنیم، ارث زن بیش‏از مرد یا مساوى با مرد است. حال آن که درنگاه سطحى، تصور مى‏شود که ارث زن نصف‏ارث مرد است. 2 -

این مساله هم از امور روشن اجتماعى‏و حقوقى است که انتظار «تساوى حقوق زن ومرد» درهمه چیز، انتظارى بیهوده است. زن ومرد دو موجود با ویژگى‏هاى مخصوص به‏خود و داراى دو نوع طبیعت و امکانات‏هستندو هیچ یک از آن دو نمى‏تواند خود راشایسته حقوق مخصوص آن دیگرى بداند.آنچه میان آن دو نباید وجود داشته باشد،تبعیض است نه تفاوت. تبعیض در جایى‏است که بین دو شى‏ء با امکانات کاملامساوى، فرق گذاشته شود. قرآن چنین‏تبعیضى را نه درحق مرد قائل است و نه درحق زن. در آن جا که از بهره زن و مرد سخن‏مى‏گوید، مى‏فرماید: براى هریک از زن و مردحاصل دسترنج‏شان باید داده شود.«للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساءنصیب ممااکتسبن‏»(نساء آیه 32) در ثواب اخروى آنان نیز مى‏فرماید: هریک‏از زن و مرد مؤمن که کارى شایسته کرده‏باشند، به طور کامل پاداش خود را دریافت‏خواهند کرد. اما از طرفى این حقیقت از امور پذیرفته‏علمى و تجربى است که توان بدنى مرد بیشتراز زن و نیروى عاطفى زن به مراتب بیش‏تر ازمرد است.باردارى و شیردهى ویژه زن است‏و مرد راهى براى دستیابى بدان ندارد و به‏طور طبیعى نمى‏تواند امتیازات این دوره اززندگى زن را دارا شود. 3 - حقیقت این است که در عصر نزول‏آیات ارث بر مسلمانان، هیچ زمینه‏اى براى‏طرح حقوق زن وجود نداشت. مسلمانانى که‏در انتظار نزول آیات الهى پیرامون مسایل‏زندگى بودند، برخى همان کسانى بودند که تازمانى پیش زن را جزو دارایى مرد برمى‏شمردند و هیچ گاه تصور نمى‏کردند که‏اسلام براى زن سهمى از ارث قرار دهد. رسول اکرم‏صلى الله علیه وآله که آگاه‏ترین فرد به‏رویدادها و افکار زمان خود بود، خوب‏مى‏دانست که طرح مسایل حقوقى زنان درآن دوره، باواکنش رو به رو خواهدشد.ازدیدگاه مردمان آن روزگار، زن موجودى‏ضعیف است که حتى اگر بخواهد از مزیتى‏برخوردار شود باید امتیازش ازمرد کمترباشد. تصور این که زن در یکى از حقوق‏خانوادگى یا اجتماعى هم تراز مرد شود واقعافاجعه آفرین بود. از این رو بایست هر حکمى‏به نفع زن به تصویب مى‏رسد، به گونه‏اى‏زیرکانه بیان شود که نه زن از چیزى محروم‏ماند، نه مرد در مقابل آن به واکنش و ستیزواداشته شود. موضوع ارث از آن نمونه احکام بود که‏بسیار دقیق و زیرکانه مطرح شد و شاید بتوان‏چنین استنباط کرد که در آن عصر به آسانى‏کسى از مردان انحصار طلب به ژرفاى آن - که‏به نفع زن طرح‏ریزى شده بود.- پى‏نبرد تا درمقابلش جبهه‏گیرى کند. مساله ارث زن درحالى مطرح گردید که درمیان مردم عرب‏هرگاه مردى مى‏مرد، فرزندان، زن پدر خود رابه ارث دراختیار مى‏گرفتند و با وى ازدواج‏مى‏کردند یا او را به عقد دیگرى در مى‏آوردندو مهریه او را مانند دیگر اموال، میان خودقسمت مى‏کردند. این پدیده زشت‏سبب شدکه آیه‏اى از قرآن (سوره نساء، آیه 22) آنان رااز این کار بازدارد و رفته رفته بدان‏ها تفهیم‏شود که زن همانند مرد داراى حقوقى است‏که باید محترم شمرده شود. با نزول آیه ارث «فللذکر مثل حظ‏الانثیین‏» (نساء، آیه 176) گفتگوها بالا گرفت.چون برطبق آن آیه، زن نیز از ارث بهره‏مى‏برد، اگرچه به مقدار نصف مرد. لطافت آیه‏ارث یکى درآن بود که در ابتدا از حق مردسخن مى‏گفت ولى در اصل نخست اعتراف به‏حق زن داشت. آیه نمى فرمود: «اى زنان،ارث شما نصف ارث مردان است.» بلکه‏فرموده است: «اى مردان! ارث وبهره شما دوبرابر بهره زنان است.» این تعبیر در حقیقت‏میزان در ارث را حق زن قرار مى‏دهد. زیرابراى تعیین مقدار ارث مرد، وى باید نخست‏به حق زن اعتراف کند و آنگاه به همراه دوبرابر آن براى خود طلب نماید. بر طبق مفادآیه، نخست‏باید «بهره زن‏» مشخص وپرداخته شود و آنگاه نصیب مرد خود به خودمعلوم مى‏شود.این موضوع مانند آن است که‏بخواهند دوازده سیب را میان یک دختر ویک پسر تقسیم کنند. به پسر مى‏گویند:سیب‏ها باید طورى تقسیم شود که شما دوبرابر سهمیه دختر بردارى. پس وى نخست‏باید سیب‏ها را به سه قسمت مساوى تقسیم‏کند و پس از اعتراف به حق دختر و تقدیم‏یک سهم آن به وى، دو برابر آن را براى خودبردارد. تا همین جا مرد دلخوش از دو برابر بودن‏سهمیه خود است و چندان اعتراضى به حکم‏ندارد و زن محروم گذشته نیز از این که بااحترام، بخشى ازارث به وى تعلق گرفته‏خرسند است. با این تقسیم - به طور مثال -ازدوازده میلیون تومان پول که از پدرى به‏تنها دختر و پسرش ارث برسد، چهار میلیون‏سهم دختر مى‏شود و هشت میلیون سهم‏پسر. این به ظاهر پایان تقسیم ارث میان‏پسر و دختر (مرد و زن) است ولى در حقیقت‏کار به پایان نرسیده است. زن در هنگام تقسیم ارث، نصف بهره مردرا به دست آورده است ولى از طرفى از سوى‏خداوند میان زن و مرد احکامى مقرر شده‏است که این کاستى براى زن جبران مى‏شودو چه بسا سهمیه او بیشتر از مرد مى‏گردد.زیرا با طرح چند وظیفه بر مرد، او موظف به‏پرداخت مخارجى است که زن عهده دار آن‏نیست. برخى از آن‏ها بدین قرار است: 1 - پرداخت مخارج خانواده (همسر،فرزندان و پدر و مادر). زن در این مرحله وظیفه‏اى ندارد و مردعهده دار تامین مخارج است و در صورت‏نیاز، مرد است که باید نیاز آنان را برآورد. 2 - پرداخت دیه. هرگاه فرزندان (دختر یا پسر) به سبب‏انجام کارى به پرداخت دیه محکوم شوند، درحقیقت مرد است که باید این دیه را بپردازدنه زن. هرگاه فامیل هم ناچار به پرداخت دیه‏شوند، مردان فامیل عهده دار پرداخت آن‏جریمه‏اند نه زنان. 3 - پرداخت مهریه. در هنگام خواستگارى و ازدواج، مرد است‏که به زن مهریه مى‏دهد نه به عکس. 4 - مخارج کار خانه و شیردادن به بچه‏ها. مرد وظیفه دارد که در صورت تقاضاى زن،نسبت‏به انجام کار خانه و شیردادن به اطفال،به وى مزد دهد و حال آن که در انجام کارهاى‏مرد، لازم نیست زن چیزى به مرد بپردازد. 5 - و غیره. با توجه به احکام نامبرده، آنچه مرد درارث به دست آورده در حقیقت‏بیشتر به‏مصرف زن مى‏رسد و گاه بهره واقعى او ازنصف ارث هم کمتر مى‏شود. بنابراین بایدسهمیه زن و مرد در این موضوع را به حقوق‏و در آمد تعبیر کنیم. زن حقوق کمترى از مرددارد ولى در واقع در آمد وى مساوى با او یا بیشتراز وى است. افزون بر همه اینها، زن ناچارنیست‏حاصل‏دسترنج‏خود در بیرون خانه را به مصرف‏خانه برساند. آنچه او کسب مى‏کند - در خانه‏باشد یا بیرون - به خود او تعلق دارد; در حالى‏که مرد حاصل کار خود را - به دلیل حقوقى که‏بر عهده اوست - به خانه مى‏آورد و به مصرف‏خانواده‏اش مى‏رساند.

نظرات 1 + ارسال نظر
یوسف 1391/04/29 ساعت 13:47 http://sokhaneno.blogsky.com/

سلام
بعنوان یک دانشجوی ارشد حقوق خصوصی همواره از دیدن مطالب حقوقی در وبلاگ ها خوشحال می شوم.
به امید موفقیت شما

سلام
ممنون از لطفتون...
موفق باشید................

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد