آگوست کنت، فیلسوف و نویسنده فرانسوی که در سال 1839 اولین کتاب جامعهشناسی را تألیف نمود معتقد است که انسان
آگوست کنت، فیلسوف و نویسنده فرانسوی که در سال 1839 اولین کتاب جامعهشناسی را تألیف نمود معتقد است که انسان در اعمال و رفتار خود آزادی و اختیار ندارد و این بدان معناست که در یک جامعه فرد نمیتواند آزادانه دست به کارهای ناشایست بزند و میگوید بزهکار یک میکروب اجتماعی است که سلامت جامعه را مورد تهدید قرار میدهد.
ولی جامعه حق دارد و جامعه موظف است که در برابر چنین خطری با تمام قدرت از خود دفاع کند و علیه جرم ارتکابی از جمله خود واکنش نشان دهد.
همه مردم و همچنین شخص مجرم به حکم ضرورت مجبور به زندگی دراجتماع است. همین ضرورت زندگی در اجتماع برای همه از مجرمین ایجاد مسئولیت میکند.
مکتب تحققی یا اثباتی، بزهکاران را به پنج دسته تقسیم میکند.
مجرمین دیوانه: این دسته از مجرمین به کسانی اطلاف می شود که عموماً دارای نقص و عیب و بیماری روانی میباشند
مجرمین بالفطره:مجرمین ما درزادی کسانی هستند که یا وحشی و خشن و یا حیلهگر و تنبل میباشند، این تبهکاران برای ارتکاب جرم متولد شده و میل ضد اجتماعی بودن آنان ناشی از اثرات اجتناب ناپذیر تأثیرات ارثی است، البته این بزهکاران به طور کلی قادر به تشخیص اعمال نیک از اعمال ضد اجتماعی نیستند.
از نظر جسمی و تشریحی کوچک اندام با پیشانی کوتاه و جمجمه کوچک، لبان نازک، فک بزرگ، گوشهای دراز، پر مو، ریش کم و صورت رنگ پریده هستند و کمتر احساس درد میکنند و نیز بدنشان اکثراً خالکوبی شده است و اصلاً خجالت نمیکشند از نظر اخلاقی بیتفاوت وغیرحساس بوده ونه تنها در آنها عاطفه وجود ندارد، بلکه هرگز دچار پشیمانی نشده واحساس ندامت نمیکنند و در آخر نیز دروغگو و لاف زن هستند.
مجرمین به عادت: این دسته از بزهکاران از نظر علم انسان شناسی دارای خصوصیات مجرم مادرزادی نیستند. اغلب این گروه از بزهکاران، اولین بزه خود را درسنینی مرتکب میشوند که روش ملایمت آمیزی داشته و تقریباً بزه آنان علیه اموال است و کمتر تحت تأثیر تمایلات فطری قرار میگیرند، ضعف روحی فیالواقع از اصلیترین مشکلات این گروه است.
مجرمین احساساتی: این دسته از مجرمین نماینده نوع بزهکاری هستند که تحت تأثیر عواملی نظیر عشقی وعاطفی مرتکب بزه میشوند ، افراد بلغمی مزاج، عصبانی وحساس بیشترمرتکب جرایم میشوند البته گاهی اعمال آنان مشابه رفتار دیوانگان است. بزهکارانی که تحت تأثیر کیفیت عاطفی شدید نظیر عشق، خشم، نفرت و حسد قرار میگیرند نمیتوانند درمقابل ارتکاب بزه تا ب مقاومت آورده و در نتیجه مرتکب جرم میشوند هیجان و اقرار و پشیمانی و یا توسل به خودکشی از دیگر نکات این دسته از مجرمین است.
مجرمین اتفاقی، بزهکاران هستند که اصولاً تمایل به ارتاب بزه را نداشته و اگر مرتکب جرمی شوند ناشی از تحت تأثیر قرار گرفتن عوامل و مقتضیاتی است که آنان را وادار به ارتکاب جرم مینماید.
اما نکته اصلی این است که آیا انسان بزهکار واقعاً یک میکروب اجتماعی است. در واقع اگر کسی اتفاقی بزهکار شد از انسانیت خارج شده به حدی که آن را یک میکروب اجتماعی مینامند، آیا انسانی که سرشت آن را خداوند متعال پاک و منزه آفریده، میتوان با یک میکروب اجتماعی مقایسه کرد؟ آیا واقعاً ناهنجاریهای آنان قابل توجیه نیست؟ آیا واقعاً نمیتوان مجرمین را با آموزش صحیح در آغوش جامعهای پاک پذیرا شد.
منابع: حقوق جزای عمومی دکتر شامبیاتی، جامعه شناس بزه کاری آگوست کنت.