حقوقدانان شاهد

حقوقدانان شاهد

سلام به وبلاگ خودتون خوش آمدید امیدوارم که از وبلاگ خوشتون بیاد.لطفا نظر بدید.
حقوقدانان شاهد

حقوقدانان شاهد

سلام به وبلاگ خودتون خوش آمدید امیدوارم که از وبلاگ خوشتون بیاد.لطفا نظر بدید.

قانون مجازات عمومی

قانون مجازات عمومی

‌« مصوب 23 دی ماه 1304 ـ 7 بهمن ماه 1304 (‌کمیسیون عدلیه)»

قانون مجازات عمومی

‌« مصوب 23 دی ماه 1304 ـ 7 بهمن ماه 1304 (‌کمیسیون عدلیه)»

‌باب اول ـ کلیات

‌فصل اول ـ ‌مواد عمومی

‌ماده 1 ـ

مجازاتهای مصرحه در این قانون از نقطه نظر حفظ انتظامات مملکتی مقرر و در محاکم عدلیه مجری خواهد بود و جرمهایی که موافق موازین اسلامی تعقیب و کشف شود بر طبق حدود و تعزیرات مقرره در شرع مجازات می‌شوند.

‌ماده 2 ـ

هیچ عملی را نمی‌توان جرم دانست مگر آن چه که به موجب قانون جرم شناخته شده.

‌ماده 3 ـ

مجرم باید مالی را که به واسطه جرم تحصیل کرده است (‌مثل اموال مسروقه و غیره) اگر موجود باشد عیناً و اگر موجود نباشد مثل یا قیمت آن را به صاحبش بدهد و از عهده خساراتی که وارد آورده است برآید.

‌ماده 4 ـ

هرگاه به عهده مجرم از حیث حقوق عمومی وجهی تعلق بگیرد استرداد اموال و تأدیه خسارات و حقوق مدعیان خصوصی بر آن مقدم است.

‌ماده 5 ـ

در تمام امور جزایی محکمه باید در ضمن حکم راجع به جرم یا پس از آن نسبت به اشیایی که دلایل جرم بوده و اشیایی که از جرم تحصیل‌شده یا در حین ارتکاب استعمال شده و یا برای استعمال معین شده بود حکم مخصوص صادر و معین نماید که اشیاء مزبور باید مسترد یا ضبط و یا‌ معدوم شود.

‌ماده 6 ـ

مجازات باید به موجب قانونی باشد که قبل از ارتکاب آن عمل مقرر شده باشد و هیچ عملی را نمی‌توان به عنوان جرم به موجب قانون متأخر مجازات نمود لیکن اگر بعد از ارتکاب جرم قانونی مقرر شود که مبنی بر تخفیف یا عدم مجازات باشد نسبت به جرمهای سابق بر وضع آن قانون نیز مؤثر خواهد بود.

‌فصل دوم ـ در انواع جرائم و مجازات

‌ماده 7ـ

جرم از حیث شدت و ضعف مجازاتها به‌چهارنوع تقسیم می‌شود:
1 ـ جنایت.
2 ـ جنحه مهم.
3 ـ جنحه کوچک (‌تقصیر).
4 ـ خلاف.

‌ماده 8 ـ

مجازات جنایت از قرار ذیل است:
1 ـ اعدام.
2 ـ حبس مؤبد با اعمال شاقه.
3 ـ حبس موقت با اعمال شاقه.
4 ـ حبس مجرد.
5 ـ تبعید.
6 ـ محرومیت از حقوق اجتماعی.

‌ماده 9 ـ

مجازات جنحه مهم از قرار ذیل است:
1 ـ حبس تأدیبی بیش از یک ماه.
2 ـ اقامت اجباری در نقطه یا نقاط معین یا ممنوعیت از اقامت در نقطه یا نقاط معین.
3 ـ محرومیت از بعضی حقوق اجتماعی.
4 ـ غرامت در صورتی که مجازات اصلی باشد.

‌ماده 10 ـ

مجازات جنحه کوچک از قرار ذیل است:
1 ـ حبس تأدیبی بیش از یک هفته تا یک ماه.
2 ـ غرامت از پنج تومان و یک قران الی پنجاه تومان.

‌ماده 11ـ

مجازات خلاف از قرار ذیل است:
1ـ حبس تکدیری از بیست و چهار ساعت تا یک هفته.
2ـ غرامت تا پنج تومان.

‌ماده 12 ـ

حبس موقت با اعمال شاقه از سه سال کمتر و از پانزده سال بیشتر نخواهد بود.
‌مدت حبس مجرد از دو تا ده سال است.
‌مدت تبعید از سه سال کمتر و از پانزده سال بیشتر نخواهد بود.
‌مدت حبس تأدیبی از هشت روز الی سه سال است.

‌ماده 13 ـ

اعمال شاقه محکومین به حبس با مشقت باید راجع به امور عام‌المنفعه باشد.

‌ماده 14 ـ

محکومین به تبعید باید تحت‌الحفظ به جایی که محکمه معین می‌کند اعزام شده و در آن جا تحت نظر بمانند در صورت تبعید به خارج از مملکت محکوم‌علیه را باید تحت‌الحفظ تا سرحد برده و از مملکت اخراج شود.

‌ماده 15 ـ

محرومیت از حقوق اجتماعی مستلزم عواقب ذیل است:
1 ـ محرومیت از استخدام دولتی و استعمال نشانهای دولتی.
2 ـ محرومیت از حق انتخاب کردن و منتخب شدن خواه در مجالس مقننه و خواه در مؤسسه و انجمن‌های اجتماعی از قبیل انجمنهای ایالتی و ‌ولایتی و بلدی و غیره.
3 ـ محرومیت از عضویت هیأت منصفه و شغل مدیری و معلمی در مدارس و روزنامه نویسی و مصدقی و حکم یا شاهد تحقیق شدن.

‌ماده 16 ـ

مدت اقامت اجباری و یا ممنوعیت از اقامت کمتر از یک ماه و بیشتر از سه سال نخواهد بود. محکومین به این دو مجازات بدون مستحفظ به نقطه‌ای که ممنوع از اقامت در آن جا نیستند یا مجبور به اقامت در آن جا می‌باشند رفته و در آنجا تحت نظر نخواهند بود.

‌ماده 17 ـ

مدت کلیه حبس‌ها از روزی شروع می‌شود که محکوم‌علیه برحسب حکم قطعی قابل اجراء محبوس شده است لیکن اگر قبل از صدور حکم موقتاً توقیف شده باشد مدت توقیف موقت از مدت حبس کسر خواهد شد.

‌ماده 18 ـ

ترتیب اجرای احکام جزایی و کیفیت محبس‌های جنایی و تأدیبی به نحوی است که در قانون اجرای احکام جزایی و نظامنامه محبس‌ها مقرر است.

فصل سوم ـ در جزاهای تبعی

‌ماده 19 ـ

جزاهای تبعی از قرار ذیل است:
1 ـ محرومیت از حقوق مذکوره در ماده 15 محاکم جنحه می‌توانند مجرم را به علاوه مجازات اصلی که به موجب این قانون مقرر است به محرومیت از بعضی از حقوق مذکوره نیز محکوم نمایند.
2 ـ ممنوعیت از اقامت در محل مخصوص.
3 ـ اقامت اجباری در محل مخصوص.
‌محکومیت جنایی مستلزم محرومیت از تمام حقوق اجتماعی است.

‌فصل چهارم ـ در شروع به جرم

‌ماده 20 ـ

هرگاه کسی قصد جنایتی کرده و شروع به اجرای آن بنماید ولی به واسطه موانع خارجی که اراده فاعل در آنها مدخلیت نداشته قصدش معلق یا بی‌اثر بماند و جنایت منظوره واقع نشود مرتکب به حداقل مجازاتی که به نفس جنایت مقرر است محکوم خواهد شد و اگر مجازات جنایت اعدام باشد مرتکب به حبس غیر دائم با مشقت محکوم می‌شود.

‌ماده 21 ـ

مجرد قصد ارتکاب جنایت یا تهیه بعضی مقدمات جزئیه آن شروع محسوب نمی‌شود.

‌ماده 22 ـ

هر گاه کسی که شروع به جنایتی کرده و به میل خود آن عمل را ترک کند از جهت جنایت منظوره مجازات نخواهد شد لیکن اگر همان مقدار عملی که به جا آورده است جرم باشد جزای مخصوص به آن جرم در حق او جاری می‌شود.

‌ماده 23 ـ

شروع به ارتکاب جنحه فقط در صورتی مستلزم مجازات است که در قانون تصریح به آن شده باشد.

‌فصل پنجم ـ در تکرار جرم.

‌ماده 24 ـ

حکم تکرار جرم در مورد اشخاص ذیل جاری است:
1ـ کسی که به حکم قطعی قابل اجراء محکوم به جزای جنایی شده و مجدداً مرتکب جنایتی گردد.
2ـ کسی که به حکمی قطعی محکوم به حبس تأدیبی بیش از یک ماه بوده و در ظرف پنج سال از تاریخ اتمام مجازات مذکوره یا رفع آن به واسطه مرور زمان مرتکب جنحه مهم یا جنایت گردد.
3ـ کسی که به واسطه جنحه یا جنایت محکوم به حبس کمتر از یک سال بوده و قبل از گذشتن پنج سال از تاریخ حکم مزبور مرتکب مثل همان‌جرم شود. سرقت و اختلاس و خیانت در امانت در خصوص تکرار جرم مثل هم محسوب می‌شود.

‌ماده 25 ـ

در موارد تکرار جرم مذکور در ماده سابق محکمه می‌تواند به بیشتر از حداکثر مجازات آن جرم حکم کند ولی از دو برابر حداکثر نباید ‌تجاوز کند.

‌ماده 26 ـ

احکام تکرار جرم درباره اشخاصی که به واسطه ارتکاب به جرم سیاسی محکوم شده‌اند جاری نخواهند بود.

‌فصل ششم ـ در شرکاء و معاونین مجرم

‌ماده 27 ـ

هر گاه چند نفر مرتکب یک جرم شوند به نحوی که هر یک فاعل آن جرم شناخته شود مجازات هر یک از آنها مجازات فاعل است و اگر هر کدام یک جزء از جرم واحد را انجام دهند به طریقی که مجموع آنها فاعل آن جرم شناخته شود شرکاء در جرم محسوب و مجازات هر یک از آنها حداقل مجازات فاعل مستقل است لیکن هرگاه نسبت به خصوص بعضی از شرکاء اوضاع و احوالی موجود باشد که در وصف جرم یا کیفیت مجازات تغییری دهد تأثیری در حق سایر شرکاء نخواهد داشت.

‌ماده 28 ـ

اشخاص ذیل معاون مجرم محسوبند:
1ـ کسانی که باعث و محرک ارتکاب فعلی شوند که منشأ جرم است و به واسطه تحریک و ترغیب آنها آن فعل واقع شود.
2ـ کسانی که تبانی بر ارتکاب جرم کرده و به واسطه تبانی آنها آن جرم واقع می‌شود.
3ـ کسانی که با علم و اطلاع از حیث تهیـه و تدارک آلات و اسباب جرم یا تسهیل اجرای آن یا به هر نحو با مباشر جرم کمک کرده‌اند.

‌ماده 29 ـ

در مورد معاونین مجرم محکمه می‌تواند نظر به اوضاع و احوال قضیه و یا نظر به کیفیات معاونین مجرم را به همان مجازاتی که برای شریک مجرم مقرر است محکوم نماید و یا مجازات را از یک الی دو درجه تخفیف دهد.

‌ماده 30 ـ

اوضاع و احوال مختصه به مرتکب اصلی که موجب تغییر وصف یا موجب تخفیف و تشدید مجازات است نسبت به معاون جرم مؤثر نخواهد بود و همچنین هر گاه فاعل جرم به جهتی از جهات قانونی معاف از مجازات باشد معافیت او تأثیری در حق معاون مجرم نخواهد داشت.

‌فصل هفتم ـ در تعدد جرم

‌ماده 31 ـ

هر گاه فعل واحد دارای عناوین متعدده جرم باشد مجازات جرمی داده می‌شود که جزای آن اشد است.

‌ماده 32 ـ

اگر چند جرم برای یک مقصود واقع شده و مربوط به هم باشد یا این که بعضی از آنها مقدمه یا جزء دیگری بوده یا تفکیک از هم نشوند تمام آنها یک جرم محسوب و مجازات جرمی داده می‌شود که جزای آن اشد است.

‌ماده 33 ـ

هر گاه شخصی جرمی را مکرراً مرتکب شده بدون این که حکمی درباره او صادر شده باشد برای هر جرمی حکم مجازات علیحده صادرنمی‌گردد ولی محکمه مجرم را به حداکثر مجازات محکوم خواهد نمود.

فصل هشتم ـ در شرایط و موانع مجازات

‌ماده 34 ـ

اطفال غیر ممیز را نمی‌توان جزئاً محکوم نمود. در امور جزایی هر طفلی که دوازده سال تمام نداشته باشد حکم غیر ممیز را دارد.
‌در صورتی که اطفال ممیز غیر بالغ مرتکب جرمی شوند باید به اولیاء خود تسلیم گردند با التزام به تأدیب و تربیت و مواظبت در حسن اخلاق آنها.

‌ماده 35 ـ

اگر اطفال ممیز غیر بالغ که به سن پانزده سال تمام نرسیده‌اند مرتکب جنحه یا جنایتی شوند فقط به ده الی پنجاه ضربه شلاق محکوم می‌شوند ولی در یک روز زیاده از ده و در دو روز متوالی زیاده از پانزده شلاق نباید زده شود.

‌ماده 36 ـ

اشخاص بالغ که سن آنها بیش از پانزده سال تمام بوده ولی به هیجده سال تمام نرسیده‌اند هرگاه مرتکب جنایتی شوند مجازات آنها حبس در دارالتأدیب است در مدتی که زاید بر پنج سال نخواهد بود و اگر مرتکب جنحه شوند مجازات ایشان کمتر از نصف حداقل و زیادتر از نصف حد‌ اعلای مجازات مرتکب همان جنحه نخواهد بود.

‌ماده 37 ـ

اشخاص مذکور در ماده قبل هرگاه مرتکب جرمی شوند اگر چه جرم ایشان جنایت باشد در محکمه جنحه محاکمه می‌شوند مگر آن که شریک یا معاون آنها بر حسب اقتضای سن باید در محکمه جنایی محاکمه شود در این صورت هر دو در محکمه جنایی محاکمه خواهند شد.

‌ماده 38 ـ

احکام تکرار جرم که در فصل پنجم این باب مذکور اسـت نسبت به اطفال و اشخاص مذکور در مواد فوق جاری نمی‌شود.

‌ماده 39 ـ

در صورتی که محکمه نتواند سن واقعی متهم را تشخیص دهد قدر متیقن سن مناط حکم خواهد بود.

‌ماده 40 ـ

کسی که درحال ارتکاب جرم مجنون بوده یا اختلال دماغی داشته باشد مجرم محسوب نمی‌شود و مجازات نخواهد داشت ولی در ‌صورت بقای جنون باید به دارالمجانین تسلیم شود.

‌ماده 41 ـ

هر کسی که به موجب ضرورت برای دفاع و حفظ نفس یا ناموس خود مرتکب جرمی شود مجازات نخواهد شد (‌رجوع به فصل اول از ‌باب سوم این قانون) و همچنین است کسی که به واسطه اجبار برخلاف میل خود مجبور به ارتکاب جرم گردیده و احتراز از آن هم ممکن نبوده است مگر در مورد قتل که مجازات مرتکب تا سه درجه تخفیف خواهد شد.

‌ماده 42 ـ

عملی که از مستخدمین و مأمورین دولتی واقع می‌شود در موارد ذیل جرم محسوب نمی‌گردد:
1ـ در صورتی که ارتکاب عمل به واسطه امر آمر قانونی واقع شده و مرتکب بر حسب قانون ملزم به اجرای آن بوده است.
2ـ در صورتی که ارتکاب آن عمل برای اجرای قانون لازم بوده.

‌فصل نهم ـ در تخفیف و تعلیق و اسقاط و تبدیل مجازات

‌ماده 43 ـ

هیچ جنایت یا جنحه را نمی‌توان عفو نمود و یا مجازات آن را تخفیف داد مگر در مواردی که قانون آن را قابل عفو دانسته یا در مجازات آن تخفیفی داده است.

‌ماده 44 ـ

در موارد جنایات در صورتی که مطابق این قانون اوضاع و احوال قضیه مقتضی تخفیف مجازات باشد هیأت حاکمه می‌تواند‌ مجازات‌های جنایی را به طریق ذیل تخفیف دهد:
1 ـ اعدام به حبس دائم یا موقت با اعمال شاقه.
2 ـ حبس دائم با اعمال شاقه به حبس موقـت با اعمال شاقه یا به حبس مجرد.
3 ـ حبس موقت با اعمال شاقه به حبس مجرد یا حبس تأدیبی که کمتر از دو سال نباشد.
4 ـ حبس مجرد به حبس تأدیبی که کمتر از شش ماه نباشد.
5 ـ تبعید به اقامت اجباری یا ممنوعیت از اقامت در نقطه یا نقاط معین.
6 ـ محرومیت از تمام حقوق اجتماعی به بعض آن.

‌ماده 45 ـ

در موارد جنحه اگر اوضاع و احوال قضیه مقتضی تخفیف باشد محکمه می‌تواند مجازات حبس تأدیبی را تا هشت روز تخفیف داده یا‌ آن را تبدیل به غرامت نماید.

‌ماده 46 ـ

در حق مردانی که عمر آنها متجاوز از شصت سال است و همچنین کلیه زنها حبس با اعمال شاقه و حکم اعدام جاری نمی‌شود و‌ مجازات آنها به حبس مجرد تبدیل خواهد شد مگر این که حکم برای ارتکاب قتل عمدی صادر شود.

‌ماده 47 ـ

شخصی که به موجب این قانون به واسطه ارتکاب جنحه محکوم به حبس شده است در صورتی که سابقاً به واسطه ارتکاب جنحه یا جنایتی محکوم نشده باشد محکمه می‌تواند نظر به اخلاق و احوال مجرم و دلایل موجه اجرای مجازات را نسبت به او معلق دارد.

‌ماده 48 ـ

هرگاه محکوم‌علیه که اجرای حکم او معلق شده است در مدت پنج سال از تاریخ قطعی شدن حکم محکوم به ارتکاب جنایت یا جنحه جدیدی که موجب حبس باشد نشود محکومیت اولیه او ملغی و کان‌لم‌یکن خواهد شد ولی اگر در مدت پنج سال مذکور مرتکب جنایت یا جنحه شده و به این واسطه به حکم قطعی محکوم گردد حکم اول نیز درباره او اجراء خواهد گردید.

‌ماده 49 ـ

تعلیق مجازات موجب تعلیق تمام آثار مترتبه بر او خواهد بود ولی موجب تعلیق تأدیه مخارج محاکمه و تأدیه ضرر و خسارات وارده نخواهد شد.

‌ماده 50 ـ

در موقعی که محکمه اجرای مجازات را تعلیق می‌کند باید رییس محکمه به محکوم اطلاع دهد که اگر به واسطه جنایت یا جنحه جدیدی محکوم شود مورد مجازات اولیه هم واقع شده مجازاتی که برای تکرار جرم مطابق مواد این قانون مقرر است در حق او جاری خواهد شد.

‌ماده 51 ـ

هرگاه کسی مرتکب جرمی شده در مورد خلاف در ظرف یک سال در مورد جنحه در ظرف سه سال و در مورد جنایت در ظرف ده سال جرم او تعقیب نشده باشد دیگر تعقیب از مجرم نمی‌شود و اگر شروع به تعقیب شده و به جهتی موقوف مانده و مدت‌های مذکوره منقضی شود دیگر ‌اعاده تعقیب نخواهد شد.
‌مبدأ مدتهای مذکوره در صورت اولی از تاریخ ارتکاب و در صورت اخیر از تاریخ آخرین اقدام تعقیب محسوب است.

‌ماده 52 ـ

هرگاه تعقیب جرم به عمل آمده و حکم مجازات نیز صادر شده ولی غیر مجری مانده باشد حکم مجازات مزبور در مورد خلاف بعد از دو‌ سال و در مورد جنحه بعد از پنج سال و در مدت جنایت بعد از پانزده سال از روز صدور بلااثر خواهد بود و دیگر مجری نخواهد شد لیکن نتایج آن از ‌قبیل محرومیت از حقوق باقی خواهد بود.

‌ماده 53 ـ

محکومین به حبس تأدیبی و حبس مجرد و حبس با اعمال شاقه اعم از دائمی یا موقت باید در داخل یا خارج محبس به کارهای عام‌المنفعه یا غیر آن گمارده شوند.
‌قسمتی از حاصل دست رنج آنها یا مزدی که به کار آنان تعلق می‌گیرد باید به اشخاصی که در تحت کفالت محبوسین بوده و به واسطه حبس آنها‌ بی‌معاش می‌مانند تخصیص داده شود و همچنین قسمتی از آن باید به نفع خود محبوسین موضوع گشته و در موقع استخلاص به او داده شود.
‌تعیین مقدار هر یک از قسمت‌های مزبوره نسبت به انواع مختلفه محبوسین و همچنین تشخیص مشاغلی که باید به عهده هر یک از اقسام محکومین به‌حبس تحمیل گردد بر طبق نظامنامه که با موافقت نظر وزارتین عدلیه و داخله تنظیم می‌شود به عمل خواهد آمد.
‌اشتغال به کار محکومین به حبس تأدیبی و محکومین به حبس مجرد در صورتی که عائله آنهـا کفیل معاش داشته باشند به اختیار خود محبوسین است.
‌مادام که نظامنامه مذکور در این ماده تدوین نشده است تعیین مقدار سهم و نوع کار به عهده محکمه حاکمه خواهد بود.
‌وسایل ملاقات محکومین به حبس با عائله خود برای یک دفعه در هر ماه باید در ضمن نظامنامه مذکور در این ماده نیز پیش‌بینی شود.

‌فصل دهم ـ در وسایل جلوگیری از محکومیت و رفع اثرات آن

‌مبحث اول ـ در عفو عمومی

‌ماده 54 ـ

جنحه و جنایات سیاسی مطلقاً و همچنین جنحه و جنایات عادیه که در اثناء انقلابات سیاسی واقع شود ممکن است مورد عفو عمومی‌گردد ولی در هر مورد قانون مخصوصی باید اجازه آن را بدهد.

‌مبحث دوم ـ در عفو و تخفیف مجازات

‌ماده 55 ـ

در جرائم سیاسی پادشاه می‌تواند نظر به پیشنهاد وزیر عدلیه و تصویب رییس الوزراء تمام یا قسمتی از مجازات اشخاصی را که به موجب حکم قطعی محکمه صالحه محکوم شده‌اند عفو نماید و نیز می‌تواند در جرائم غیر سیاسی مجازات اشخاصی را که محکوم به اعدام شده‌اند تبدیل به حبس با اعمال شاقه نماید و مجازات سایر جرائم را یک درجه تخفیف دهد و یا قسمتی از آن را تا ربع عفو کند.

‌مبحث سوم ـ در اعاده حیثیت

‌ماده 56 ـ

کلیه احکام قطعی که بر محکومیت متهمین به جنحه و جنایات صادر می‌شود باید در سجل جزایی محکومین ضبط گردد.

‌ماده 57 ـ

اگر کسی به مجازات تأدیبی محکوم شده باشد و در مدت پنج سال از تاریخ اتمام مجازات محکومیت جزایی جدیدی نداشته باشد به اعاده حیثیت نایل شده و محکومیت سابق او از سجل جزایی او محو خواهد شد.

‌ماده 58 ـ

همین طریق درباره اشخاصی هم که به مجازات جنایی محکوم شده‌اند مجری خواهد بود مشروط بر این که در ظرف ده سال از تاریخ اتمام مجازات محکومیت جزایی جدیدی نداشته باشند.

‌ماده 59 ـ

اگر اشخاصی که برای ارتکاب جرم سیاسی محکوم به حبس تأدیبی می‌شوند در ظرف یک سال از تاریخ اتمام مجازات و اشخاصی که برای ارتکاب همان جرم محکوم به مجازات جنایی می‌شوند در ظرف پنج سال از تاریخ اتمام مجازات مجدداً محکومیت جزایی نداشته باشند به اعاده حیثیت نائل شده و محکومیت آنها از سجل جزایی محو خواهد شد.

‌باب دوم ـ در جنحه و جنایاتی که مضر به مصالح عمومی است

‌فصل اول ـ در جنحه و جنایت بر ضد امنیت مملکت

‌مبحث اول ـ در جنحه و جنایت بر ضد امنیت خارجی مملکت

‌ماده 60 ـ

هرکس خواه با مشارکت دشمنان خارجی ایران خواه مستقلاً بر ضد مملکت ایران مسلحاً قیام نماید محکوم به اعدام خواهد شد.

‌ماده 61 ـ

هر کس با دول خارجه یا مأمورین آنها در اسباب چینی داخل شود که آنها را به خصومت یا جنگ با دولت ایران وادار کند یا اسباب عداوت و جنگ آنها را به هر نحو دسیسه و وسیله فراهم کند محکوم به اعدام می‌شود در صورتی که اقدامات مذکوره مؤثر واقع نشود مجازات مرتکب از هفت تا پانزده سال حبس با اعمال شاقه است.

‌ماده 62 ـ

هرکس وسایل تسهیل ورود دشمنان مملکت را به داخل خاک ایران یا متصرفات آن فراهم کند و با آنها مساعدت نماید یا آن که شهر یا‌ قلعه یا استحکامات یا سربازخانه یا مواقع نظامی یا بندر یا مخزن یا قورخانه یا کشتی‌های متعلق به دولت را به تصرف دشمن بدهد یا در آورد یا این که برای دشمن مملکت قشون یا امداد نقدی یا جنسی یا مهمات یا اسلحه یا استعدادی فراهم نماید یا موجبات موفقیت دشمن را اعم از اسباب بری یا بحری یا هوایی برای استعمال در داخله مملکت فراهم کند یا موجب تزلزل صمیمیت صاحب منصبان یا افراد قشونی و امثال آنها نسبت به مملکت گردد و یا هر نحو حیله و دسیسه برای همراهی با دشمن نماید محکوم به اعدام می‌شود.

‌ماده 63 ـ

هر گاه کسی با تبعه دولتی که طرف خصومت با دولت ایران است مکاتبه یا مخابره بنماید و آن مکاتبه یا مخابره متضمن هیچ یک از جنایات مذکوره در ماده قبل نبوده ولی برای دشمن متضمن تعلیمات و فوایدی باشد که برای امور نظامی یا پلتیکی دولت ایران مضر باشد جزای شخص متصدی از دو الی ده سال حبس مجرد است و در صورتی که اطلاعات مزبوره مبنی بر مواضعه و جاسوسی بوده است مجازات آن اعدام است.

‌ماده 64 ـ

هر یک از مستخدمین ادارات یا مأمورین دولتی یا سایر اشخاصی که به مناسبت مأموریت یا جهت رسمی دیگری از اسرار مذاکرات یا مراسلات سری دولت یا تصمیمات دولت راجع به حرکت قشون دولتی مطلع شده و اسرار مزبوره را بدون اجازه دولت به مأمورین دولت اجنبی ابراز ‌نماید محکوم به اعدام می‌شود.

‌ماده 65 ـ

هر یک از مأمورین دولتی یا غیر آنها که بر حسب وظایف رسمیه خود مأمور به حفظ نقشه‌جات از قبیل نقشه تحصنات یا قورخانه یا بنادر یا اسکله‌های دولتی یا نقشه حرکات جنگی بوده و آنها را کلاً یا بعضاً به دشمن یا به مأمورین دشمن تسلیم نماید محکوم به اعدام خواهد شد.
‌در صورتی که شخصی نقشه‌جات مذکوره را به مأمورین دولتی که بی‌طرف بوده و یا با دولت ایران اتحاد داشته است بدون اذن دولت ایران تسلیم نماید محکوم به حبس مجرد از دو الی ده سال خواهد گردید.

‌ماده 66 ـ

هر کس جاسوسان یا سربازان دولت خصم را که مأمور تفتیش بوده‌اند شناخته و مخفی نماید یا سبب اخفای آنان شود محکوم به اعدام خواهد شد.

‌ماده 67 ـ

هر یک از مأمورین یا مستخدمین دولتی یا اشخاص دیگر که نقشه‌ها یا اسراری را که راجع به سیاست داخلی یا خارجی مملکت است به نحوی از انحاء به کسی که صلاحیت اطلاع بر آن را ندارد بدهد یا آنها را به هر نحوی که باشد از نقشه‌جات یا اسرار مزبوره مستحضر دارد یا به طور کلی مرتکب عملی شود که متضمن قسمی از اقسام جاسوسی است نظر به کیفیات جرم به حبس مجرد از دو تا ده سال یا به حبس با اعمال شاقه از سه الی پانزده سال محکوم خواهد شد.

‌ماده 68 ـ

هر کسی که به قصد سرقت یا بر داشتن نقشه یا کسب اطلاع از اسرار سیاسی یا نظامی خواه علناً خواه متنکراً به مواقع مربوطه داخل شود و همچنین اشخاصی که بدون اجازه مأمورین نظامی در حال نقشه‌برداری یا عکس‌اندازی از قلاع نظامی دستگیر شوند محکوم به دو الی پنج سال حبس مجرد و دویست الی یک هزار تومان غرامت خواهد شد.

‌مبحث دوم ـ جنحه و جنایت بر ضد امنیت داخلی مملکت

‌ماده 69 ـ

هر کس اهالی مملکت را صریحاً تحریص به مسلح شدن بر ضد حکومت ملّی بنماید محکوم به حبس مجرد از سه تا پنج سال خواهد بود و اگر تحریص او مؤثر واقع نشده جزای او از شش ماه تا سه سال حبس تأدیبی است.

‌ماده 70 ـ

هرکس اهالی را به جنگ و قتال با یکدیگر اغوا و تحریک کند که موجب قتل در بعضی از نواحی گردد محکوم به اعدام است و اگر تحریکات فقط باعث نهب و غارت گردد جزای او از سه تا پنج سال حبس با اعمال شاقه است و درصورتی که تحریکات او مؤثر واقع نشده باشد محکوم به تبعید است.
‌جزای کسی که مدیریت دسته یا جماعتی را که مرتکب جنایات مذکوره در این ماده و ماده قبل شده‌اند دارا بوده جزای محرک است.

‌ماده 71 ـ

هرگاه یکی از جنایت مذکوره در دو ماده قبل از طرف دسته یا جماعتی واقع یا شروع شده باشد اشخاصی که در آن دسته یا جماعت شرکت داشته ولیکن مدیر یا محرک نبوده‌اند هرکدام در محل اجتماع و فساد دستگیر شوند محکوم به حبس تأدیبی از یک سال تا سه سال خواهند بود و در صورتی که در خارج از محل مزبور دستگیر شوند مجازات آنها حبس تأدیبی از شش ماه تا دوسال خواهد بود.

‌ماده 72 ـ

هرگاه جماعتی در خفا برای ارتکاب جنایات مذکوره در ماده 70 دسته‌بندی و تصمیم کنند جزای آنها حبس تأدیبی از یک الی سه سال است و اگر هنوز شروع به اجرای مقصود نکرده و عملی از آنها سر نزده باشد جزای آنها حبس تأدیبی از سه ماه تا یک سال است و اگر کسی دعوت به اجتماع مذکوره کرده ولی دعوت او به اجابت نرسیده است جزای او حبس تأدیبی از یک الی شش ماه خواهد بود.

‌ماده 73 ـ

هر کس عمداً و به قصد سوء و خیانت مخزن اسلحه یا قورخانه یا کشتی یا ابنیه عمومی را که محتوی اسناد یا دفاتر دولتی است محترق یا خراب نماید اعدام می‌شود و اگر مالی از اموال دولتی را غیر از آن چه که فوقاً ذکر شده است محترق یا خراب نماید علاوه بر تأدیه خسارات محکوم به حبس با اعمال شاقه از سه تا ده سال خواهد بود. ‌در مورد اخیر اگر عمل مرتکب باعث اتلاف نفس شود محکوم به اعدام خواهد شد.

‌ماده 74 ـ

اگر اشخاص غیر نظامی که در خدمت نظام نیستند افراد قشون نظامی را تحریک به عصیان یا عدم اجرای وظایف نظامی کنند در صورتی‌که مؤثر واقع شود به حبس تأدیبی از یک تا سه سال و به تأدیه دویست الی یک هزار تومان غرامت محکوم خواهند شد و اگر مؤثر واقع نشود از شش ماه تا دو سال حبس تأدیبی یا از یکصد تومان تا پانصد تومان غرامت محکوم می‌شوند.

‌ماده 75 ـ

هر کس سر دسته جماعتی از اشرار مسلح واقع شود اعم از این که مقصود تصرف و غارت املاک و اموال دولتی باشد یا املاک و اموال جماعتی از اهالی مملکت و یا مقاومت با قوای دولتی که مأمور جلوگیری و قلع و قمع مرتکبین این نوع جنایاتند محکوم به اعدام خواهد گردید.
‌اشخاص دیگری که داخل دستجات مزبوره بوده ولی سمت ریاست و آمریت نداشته باشند و در محل اجتماع فساد دستگیر شوند به حبس تأدیبی از یک سال الی سه سال محکوم خواهند شد مگر این که مرتکب جرم دیگری شده باشند که مجازات شدیدتری داشته باشد و در این صورت به حداکثر ‌مجازات همان جرم محکوم می‌شوند.

‌ماده 76 ـ

هر کس دستجات مذکوره در ماده قبل را اداره کرده یا تحریک نماید یا تشکیل کند یا برای آنها عالماً عامداً اسلحه یا آلات یا ادوات جنایت تدارک نماید یا مدد بفرستد یا با رؤسا و فرماندهان آنها مواضعه داشته یا برای آنها مسکن و پناهگاه یا محل اجتماع تهیه کند به حبس با اعمال شاقه از‌ سه تا هشت سال محکوم خواهد شد.

‌ماده 77 ـ

هرکس داخل دستجات مفسدین بوده بدون این که در آن دستجات ریاست یا شغلی داشته باشد و به مجرد اخطار قوای کشوری یا نظامی از دستجات مزبوره خارج شود و یا این که بعد از اخطار حکومت در خارج از محل اجتماع مفسدین بدون مقاومت تسلیم شود مجازات مفسدین را‌ نخواهد داشت و فقط اگر شخصاً مرتکب جرم دیگری شده باشد مجازات آن جرم به او داده می‌شود.

‌ماده 78 ـ

هر کس داخل دستجات مفسدیـن و اشخاصی که بر ضد امنیت خارجی یا داخلی مملکت اقدام می‌کنند بوده و قبل از تعقیب از طرف مأمورین دولتی به دولت و یا به مأمورین کشوری یا نظامی یا ضابطین عدلیه از قصد جنایت و اسامی اشخاصی که در فتنه و فساد دخیل بوده‌اند اطلاع بدهد از مجازات معاف خواهد بود.
‌همچنین است در صورتی که بعد از شروع به تعقیب مأمورین دولتی را برای گرفتاری آنها راهنمایی کند.

‌ماده 79 ـ

هر کس به واسطه نطق یا اوراق چاپی یا خطی مردم را صریحاً به ارتکاب جنحه یا جنایتی بر ضد امنیت داخلی یا خارجی مملکت تحریص نماید در صورتی که اثر بر آن مترتب گردد به مجازات جنحه یا جنایتی که بر آن مترتب شده است محکوم خواهد شد و در صورتی که اثر بر آن‌ مترتب نشود از هشت روز تا سه ماه محکوم به حبس تأدیبی خواهد شد.

‌مبحث سوم ـ در سوء قصد نسبت به رییس مملکت

ماده 80 ـ

هر کس سوء قصد به حیات رییس مملکت نماید و پس از شروع به عللی که خارج از اراده مرتکب است بلااثر بماند جزای او حبس با‌ اعمال شاقه از ده تا پانزده سال است.
‌اگر به واسطه سوء قصد جراحتی به رییس مملکت وارد آید که منجر به فوت نشود جزای مرتکب حداکثر مجازات مذکور است.

‌ماده 81 ـ

هر کس نسبت به رییس مملکت علناً استعمال الفاظ رکیکه نماید از دو ماه تا شش ماه محکوم به حبس تأدیبی خواهد شد.

‌فصل دوم ـ در مخالفت و ضدیت با اساس حکومت ملّی و آزادی

‌ماده 82 ـ

هر یک از وزراء و اعضاء پارلمان و صاحب منصبان و مأمورین دولتی که بر ضد حکومت ملّی قیام نماید یا حکم قیام را بدهد محکوم به اعدام است.

‌ماده 83 ـ

هر یک از اشخاص مذکور در ماده قبل که بر خلاف قانون آزادی شخصی افراد ملت را سلب کند یا افراد ملت را از حقوقی که قانون اساسی به آنها داده محروم نماید از شغل خود منفصل و از پنج تا ده سال از حقوق اجتماعی محروم خواهد شد.

‌ماده 84 ـ

هرگاه شخص مرتکب ثابت کند که ارتکاب او به امر یکی از رؤسا که صلاحیت تحکم به او را داشته و مجبور به امتثال امر او بوده است واقع شده از مجازات معاف خواهد شد و مجازات مزبوره در حق آمر مقرر خواهدگردید.

‌ماده 85 ـ

در مورد ماده 83 هر گاه مدعی خصوصی که بر خلاف قانون حبس شده است از راه دعوی جزایی یا حقوقی مطالبه ضرر و خسارت خود ‌نماید خسارت حبس کمتر از روزی پنج تومان نخواهد بود و مقدار سایر خسارات بر حسب اشخاص و اوضاع و احوال تعیین خواهد شد.

‌ماده 86 ـ

هر گاه اقداماتی که بر ضد قانون اساسی است بر حسب امضاء ساختگی وزیر یا مأمورین دولتی به عمل آمده باشد مرتکب و کسانی که عالماً آن را استعمال کرده باشند به حبس با اعمال شاقه از پنج الی ده سال محکوم خواهند شد.

‌ماده 87 ـ

هر گاه شخصی بر خلاف قانون حبس شده باشد و در خصوص حبس غیر قانونی خود شکایت به ضابطین عدلیه یا مأمورین نظمیه نموده و آنها شکایت او را استماع نکرده و ثابت ننمایند که تظلم عارض را به مقامات عالیه اعلام و اقدامات لازمه را مرعی داشته‌اند به انفصال از شغل خود و به محرومیت از حقوق اجتماعی و به پنجاه الی پانصد تومان غرامت محکوم خواهند گردید و باید از عهده خسارات وارده به محبوس نیز به طوری که در ماده 85 مذکور است برآیند.

‌ماده 88 ـ

مستحفظین محبس و توقیفگاه هر گاه بدون ورقه امری از طرف مستنطق یا محکمه یا مقامات صلاحیتدار دیگری شخصی را به اسم محبوس بپذیرند به حبس تأدیبی از دو ماه الی دوسال محکوم خواهند شد.

‌ماده 89 ـ

هرگاه مستحفظین محبسها و توقیفگاه‌ها از ارائه دادن یا تسلیم کردن محبوس به مدعی‌العموم یا مستنطق یا از ارائه دادن دفاتر خود به اشخاص مذکور امتناع کنند یا از رسانیدن تظلمات محبوسین به مقامات لازمه ممانعت یا خودداری نمایند مشمول ماده قبل خواهند بود مگر این که ثابت نمایند که به موجب امر کتبی رسمی از طرف رییس مستقیم خود مأمور به آن بوده‌اند و در این صـورت مجازات مزبور درباره آمر مقرر خواهد شد.

‌ماده 90 ـ

هرگاه مدعی عمومی استیناف یا بدایت یا معاونین آنها یا مستنطقین یا قضات یا مأمورین دولتی یکی از افراد مملکت را در مواردی که قانون مقرر نکرده است امر به توقیف دهند یا در غیر موارد معینه قانونی جزائاً تعقیب و قرار اتهام او را بدهند به محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم خواهند شد.

‌ماده 91 ـ

اگر کسی که برای دادن اوراق تعرفه یا گرفتن ورقه رأی در موقع انتخابات مأموریت دارد اعم از این که انتخابات راجع به اعضاء مجالس مقننه یا اعضاء انجمنهای ایالتی و غیره باشد در اوراق تعرفه یا آراء تقلب نموده یا آن را کم و زیاد کرده یا تغییر اسم در ورقه رأی بدهد به حبس تأدیبی از‌ سه ماه تا یک سال و به محرومیت از حق انتخاب شدن در مدت سه سال محکوم خواهد شد و اشخاص دیگری که مرتکب جرائم مذکوره شوند به حبس تأدیبی از یک ماه تا شش ماه محکوم خواهند گردید.

‌ماده 92 ـ

هر کس آراء انتخابیه را بخرد یا بفروشد در مدت شش سال از حقوق مذکوره در ماده 15 و مشاغل دولتی و ملّی محروم خواهد شد به علاوه خریدار به صد الی هزار تومان و فروشنده به حبس تأدیبی از هشت روز الی یک ماه و یا به پنج تا پنجاه تومان غرامت محکوم خواهد شد.
مجازات اشخاصی که در موقع انتخابات تهدید یا تطمیع می‌نمایند همان است که در قانون انتخابات مقرر است.

‌فصل سوم ـ ‌در جنحه و جنایت بر ضد آسایش عمومی

‌مبحث اول ـ در سکة قلب

‌ماده 93 ـ

هر کس شبیه مسکوک طلا یا نقره رایج را بسازد یا عالماً در ترویج مسکوکات قلب شراکت کند یا آن را داخل در مملکت نماید محکوم به حبس با اعمال شاقه از سه تا پنج سال خواهد بود.

‌ماده 94 ـ

هر کس به قصد استفاده نامشروع به واسطه عملیاتی از قبیل بریدن یا تراشیدن مقداری از قیمت طلا یا نقره مسکوک رایج را کم کند به حبس تأدیبی از یک تا سه سال محکوم خواهد شد.
‌همین مجازات درباره اشخاصی نیز مقرر است که به یکی از وجوه مذکوره فوق در ایران مسکوکات رایج ممالک خارجه را بسازد یا شریک در ترویج مسکوکات مزبوره شوند و یا آن که آن را داخل در مملکت ایران نمایند.

‌ماده 95 ـ

هر گاه یکی از جرائم مذکوره در دو ماده قبل نسبت به مسکوکات رایجه غیر از طلا و نقره واقع شود مرتکب به حبس تأدیبی از یک ماه تا یک سال محکوم خواهد شد.

‌ماده 96 ـ

اشخاصی که مرتکب جرائم مذکوره در مواد 94 و 95 شده‌اند هرگاه قبل از تعقیب مراتب را به دولت اطلاع داده یا بعد از شروع به تعقیب وسائل دستگیری مقصرین را فراهم کنند از مجازات معاف خواهند شد.

مبحث دوم ـ در جعل و تزویر

‌ماده 97 ـ

جعل و تزویر عبارت است از ساختن نوشته یا سند یا چیز دیگری بر خلاف حقیقت یا ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیر‌رسمی یا به قصد تقلب خراشیدن یا تراشیدن یا قلم بردن یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن یا تقدیم یا تأخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی یا ‌الصاق متقلبانه نوشته به نوشته دیگری یا به کار بردن مهر دیگری بدون اجازه صاحب آن و نظایر آن.

‌ماده 98 ـ

هر کس یکی از اشیاء ذیل را جعل کند اعم از این که بالمباشره باشد یا به واسطه یا با علم به جعل یا تزویر استعمال کند یا داخل مملکت نماید به حبس با اعمال شاقه از سه سال تا پانزده سال محکوم خواهد شد و اشیاء مزبوره از این قرار است:
1 ـ فرمان یا دستخط رییس مملکت.
2 ـ احکام رییس دولت یا وزراء.
3 ـ اوامر رییس مجلس شورای ملّی یا رییس مجلس سنا.
4 ـ مهر دولت یا مهر رییس مملکت یا مهر مجالس مقننه.
5 ـ مهر یا امضاء یا علامت یکی از رؤساء یا مستخدمین دولتی یا نمایندگان مجالس مقننه از حیث مقام رسمی آنها.
6 ـ مهر یا تمبر یا علامت یکی از ادارات دولتی.
7 ـ اسناد یا حوالجات صادره از خزانه دولتی.
8 ـ منگنه یا علامتی که برای تعیین عیار طلا یا نقره به کار می‌رود.
9 ـ بلیط یا اسکناس بانک که مطابق قانون رایج است.

‌ماده 99 ـ

هر کس مهر یا منگنه یا علامت یکی از ادارات عمومی یا شرکتهایی که مطابق قانون تشکیل شده است یا یکی از تجارتخانه‌ها را جعل کند یا با علم به جعل استعمال نماید به حبس تأدیبی از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.

‌ماده 100 ـ

هر کس مهر یا تمبر یا علامت ادارات یا شرکتها یا تجارتخانه‌های مذکوره در ماده قبل را بر خلاف ترتیب به دست آورده و به طریقی که به حقوق و منافع آنها ضرر وارد آورد استعمال کرده یا سبب استعمال آن گردد جزای او از دو ماه تا دو سال حبس تأدیبی خواهد بود.

‌ماده 101 ـ

اشخاصی که مرتکب جرائم مذکوره در مواد سابقه شده‌اند هرگاه قبل از تعقیب به دولت اطلاع دهند و سایر مرتکبین را در صورت بودن معرفی کنند یا بعد از تعقیب وسایل دستگیری آنها را فراهم نمایند از مجازات معاف خواهند گردید.

‌ماده 102 ـ

هر یک از اجزاء و صاحب منصبان دولتی که در حین اجرای وظیفه خود در احکام و تقریرات و نوشتجات و اسناد و سجلات و دفاتر و غیر آنها از نوشتجات و اوراق رسمی تزویر کند اعم از این که امضاء یا مهر یا خطوط را تحریف کرده یا کلمه‌ای الحاق کند یا اسامی اشخاص را تغییر‌دهد محکوم به حبس با اعمال شاقه از پنج الی ده سال خواهد بود.

‌ماده 103 ـ

اشخاصی که اجزاء و صاحب‌منصبان دولتی نیستند هرگاه مرتکب یکی از جرائم مذکوره در ماده قبل شوند مجازات آنها حبس مجرد ‌است که حداکثر آن از پنج سال تجاوز نخواهد نمود.

‌ماده 104 ـ

هر یک از مستخدمین و اجزاء ادارات و محاکم عدلیه که در تحریر نوشتجات و قراردادهای راجعه به وظایفشان مرتکب جعل و تزویر‌ شوند اعم از این که موضوع یا مضمون آن را تغییر دهند یا گفته و نوشته یکی از مقامات رسمی یا تقریرات یکی از طرفین را تحریف کنند یا امر باطلی را‌ صحیح یا صحیحی را باطل یا چیزی را که بدان اقرار نشده است اقرار جلوه دهند محکوم به حبس از پنج الی ده سال با اعمال شاقه خواهند شد.

‌ماده 105 ـ

هر کسی اوراق مجعوله مزبوره در سه ماده قبل را با علم به تزویر مورد استفاده قرار دهد محکوم به حبس مجرد از دو الی ده سال خواهد شد.

‌ماده 106 ـ

هر کس به یکی از طرق مذکوره در اسناد یا نوشتجات غیررسمی جعل یا تزویر کند به حبس مجرد از دو تا ده سال محکوم خواهد شد و هر کس خطوط یا اسناد مذکوره در این ماده را با علم به تزویر مورد استفاده قرار دهد مجازات او حبس مجرد از دو تا پنج سال خواهد بود.

‌ماده 107 ـ

هر کس تذکره عبور یا اقامت دولتی را جعل نموده یا تذکره را که اصلاً صحیح بوده در آن تزویر نماید یا تذکره مزوّر را عالماً استعمال کند‌ یا به اسم دیگری غیر از اسم حقیقی خود تذکره بگیرد یا برای گذرانیدن تذکره به اسم مجعول شهادت کذب دهد به حبس تأدیبی از سه ماه تا یک سال محکوم خواهد شد.

‌ماده 108 ـ

هر مستخدم و مأمور دولتی که عالماً تذکره عبور یا اقامت به اسم جعلی بدهد علاوه بر انفصال از خدمت به حبس تأدیبی از یک تا سه سال و به تأدیه پنجاه تا پانصد تومان غرامت محکوم خواهد شد.

‌ماده 109 ـ

هر کس شخصاً یا به توسط دیگری برای معافیت خود یا شخصی دیگر از خدمت دولت تصدیق نامه به اسم طبیب یا جراح جعل کند به حبس تأدیبی از شش ماه تا دو سال محکوم خواهد شد.

‌ماده 110 ـ

طبیب یا جراح هرگاه تصدیق نامه بر خلاف واقع درباره شخصی برای معافیت از خدمت در ادارات رسمی بدهد از شش ماه تا دو سال حبس تأدیبی و از ده الی صد تومان غرامت محکوم خواهد شد هرگاه تصدیق نامه مزبور به واسطه وعده و تعارف داده شده باشـد به علاوه استرداد و ‌ضبط تعارف به حبس تأدیبی از یک تا سه سال و به تأدیه پنجاه تا پانصد تومان غرامت محکوم خواهد شد.

‌ماده 111 ـ

مجازات‌های مذکوره در دو ماده فوق در صورتی که تصدیق نامه برای تقدیم به محاکم باشد نیز مجری است.

‌ماده 112 ـ

برای سایر تصدیق نامه‌های خلاف واقع که مورث ضرر شخص ثالثی بوده یا آن که خسارت بر خزانه دولت وارد آورد مجازات مقصر از شش ماه الی دو سال حبس و از پنجاه الی پانصد تومان غرامت خواهد بود.

مبحث سوم ـ در محو یا شکستن مهر و سرقت نوشتجات از اماکن دولتی

‌ماده 113 ـ

هرگاه محلی یا چیزی بر حسب امر مقامات صالحه رسمی مهر شده باشد و کسی عمداً مهر مزبور را بشکند یا محو نماید مرتکب به حبس تأدیبی از شش ماه تا دو سال و به تأدیه پنجاه الی سیصد تومان غرامت محکوم خواهد شد در صورتی که مستحفظ مرتکب شده باشد به حبس تأدیبی از یک سال تا سه سال محکوم می‌شود و اگر ارتکاب به واسطه اهمال مستحفظ واقع گردد مجازات مستحفظ حبس تأدیبی از یک تا شش ماه خواهد بود.

‌ماده 114 ـ

هرگاه بعض یا کل نوشتجات یا اسناد یا اوراق یا دفاتر یا مطالبی که در دفاتر ثبت و ضبط دولتی مندرج یا در اماکن دولتی محفوظ یا نزد ‌اشخاصی که رسماً مأمور حفظ آنها هستند سپرده شده ربوده یا معدوم یا تخریب شود دفتردار و مباشر ثبت و ضبط اسناد و سایر اشیایی که به واسطه غفلت آنها جرم مذکور وقوع یافته به حبس تأدیبی از شش ماه الی سه سال محکوم خواهند شد.

‌ماده 115 ـ

مرتکبین هر یک از انواع و اقسام جرم‌های مشروح در ماده فوق هرگاه غیر از مستحفظین باشند محکوم به حبس مجرد از سه الی شش سال خواهند گردید و اگر خود امانت‌دار مرتکب یکی از جنایات فوق‌الذکر شود محکوم به حبس با اعمال شاقه از سه الی ده سال خواهد بود.

‌ماده 116 ـ

در صورتی که مرتکب عنفاً مهر را محو نموده یا بشکند یا نوشتجات و اسناد را برباید یا معدوم کند محکوم به حبس با اعمال شاقه از شش تا دوازده سال خواهد گردید و این مجازات مانع از اجرای مجازات هر جنحه و جنایتی که از قهر و تشدد حاصل شده نخواهد بود.

‌مبحث چهارم ـ در فرار محبوسین قانونی و اخفاء مقصرین

‌ماده 117 ـ

محبوسی که از محبس فرار نموده برای همین اقدام از یک الی شش ماه محکوم به حبس خواهد بود و اگر برای فرار درب محبس را شکسته یا محبس را خراب کرده یا اعمال قوه نموده ضعف مجازات مزبوره درباره او مجری خواهد شد.

‌ماده 118 ـ

هر گاه کسی به واسطه اتهام به جرم به موجب امر مقامی که قانوناً صلاحیت دارد دستگیر و یا به حکم محکمه توقیف و یا محکوم به حبس یا جزایی شدیدتر شده باشد و به واسطه اهمال و مسامحه مأمورین که مأموریت حفظ یا ملازمت و مراقبت او را داشته فرار نماید مأمور مذکور به حبس تأدیبی از سه ماه تا دو سال و به تأدیه غرامت از پنجاه الی دویست تومان محکوم خواهد شد و این در صورتی است که شخص فراری محکوم یا‌ متهم به جنایت بوده و الاّ محکوم به دو الی شش ماه حبس تأدیبی و به تأدیه ده الی صد تومان غرامت می‌شود.

‌ماده 119 ـ

هر گاه محبوس یا توقیف شده فرار کرده و کسی که مأمور حفظ یا مراقبت و ملازمت او بوده با او مساعدت در فرار کرده یا برای او راه فرار تحصیل نموده یا با او مواضعه داشته است مأمور مزبور به ترتیب ذیل مجازات خواهد شد:
‌هرگاه محبوس محکوم به اعدام بوده مجازات مأمور حبس با اعمال شاقه از سه الی ده سال است و اگر محکوم به حبس دائم یا موقت با اعمال شاقه بوده یا متهم به جرمی که مجازات آن اعدام است مجازات مأمور حبس مجرد است از دو الی ده سال و در سایر احوال به شش ماه تا سه سال حبس تأدیبی محکوم خواهد شد.

‌ماده 120 ـ

هر یک از مستخدمین و مأموریـن دولتی که در حدود قانون مأمور دستگیری کسی بوده و برای همراهی با فرار آن کس در اجرای عملیاتی که برای دستگیری او لازم بوده مسامحه و اهمال کرده باشد به حبس تأدیبی از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.

‌ماده 121 ـ

هرکس از افراد مردم عامداً موجبات فرار اشخاصی که قانوناً محبوس یا دستگیر شده‌اند فراهم آورد به طریق ذیل مجازات خواهد شد:
‌هر گاه محبوس محکوم به اعدام یا به حبس دائم با اعمال شاقه بوده مجازات او یک تا سه سال حبس تأدیبی است و اگر محکوم به حبس غیردائم با اعمال شاقه یا حبس مجرد یا متهم به جرمی بوده که مجازات آن اعدام است مجازات او حبس تأدیبی از شش ماه تا دو سال خواهد بود و در سایر‌ احوال از سه ماه الی یک سال.

‌ماده 122 ـ

هر کس به شخص محبوس یا توقیـف شده برای مساعدت به فرار اسلحه بدهد مجازات او از دو الی سه سال حبس تأدیبی است.

‌ماده 123 ـ

هرکس شخصی را که قانوناً دستگیر شده و فرار کرده یا کسی را که متهم به جنحه یا جنایتی است و قانوناً امر به دستگیری او شده است مخفی کند یا وسائل فرار او را فراهم کند به طریق ذیل مجازات خواهد شد:
‌هرگاه کسی که فرار کرده محکوم به اعدام بوده مجازات مخفی‌کننده یا کمک‌کننده به او در فرار حبس از یک تا سه سال است.
‌و اگر محکوم به حبس دائم یا موقت با اعمال شاقه بوده یا متهم به جرمی بوده که مجازات آن اعدام است محکوم به شش ماه الی دو سال حبس تأدیبی خواهد شد. در سایر احوال مجازات از یک ماه الی یک سال حبس تأدیبی است.

‌ماده 124 ـ

هر کس از وقوع جنایت یا جنحه مطلع شده و برای خلاصی مجرم از محاکمه و محکومیت مساعدت کند یا این که برای او منزل تهیه کند یا ادله جرم را مخفی نماید یا برای تبرئه مجرم ادله جعلی ابراز کند که عالم به عدم صحت آن باشد به ترتیب ذیل مجازات خواهد شد:
‌هرگاه جرم مجرم مستلزم حبس با اعمال شاقه یا حبس مجرد باشد جزای مرتکب از یک ماه الی یک سال حبس تأدیبی خواهد بود.
‌در سایر احوال از یک ماه الی شش ماه حبس تأدیبی محکوم خواهد شد.
‌اشخاص ذیل از مجازات‌های مذکوره در این ماده و ماده قبل معافند:
‌زوج و زوجه هر چند مطلقه باشند.
‌پدر و مادر و اجداد ـ اولاد و احفاد ـ برادران و خواهران و اشخاصی که با مجرمین قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم دارند.

‌مبحث پنجم ـ در غصب عناوین و مشاغل

‌ماده 125 ـ

هر کس بدون سمت رسمی یا اذن از طرف دولت در مشاغل دولتی اعم از کشوری یا نظامی که قانوناً مربوط به او نبوده خود را دخیل‌کند از یک سال الی سه سال حبس خواهد شد و هرگاه برای دخالت در مشاغل مزبوره جعل سندی کرده باشد مجازات آن را نیز خواهد دید.

‌ماده 126 ـ

هر کس علناً استعمال لباس رسمی یا نشان یا امتیاز دولتی بنماید که حق آن را ندارد به تأدیه غرامت از سی الی پانصد تومان محکوم خواهد شد.

‌مبحث ششم ـ در تخریب ابنیه و آثار

‌ماده 127 ـ

هر کس نسبت به ابنیه و آثار مذهبی یا ملّی یا تاریخی یا به اشیایی که برای نفع عموم یا تزیین اماکن مقدسه یا ملّی نصب شده است خرابی وارد آورد به حبس مجرد از دو تا ده سال و به تأدیه ضعف مخارجی که برای مرمت خرابی لازم است محکوم خواهد شد.

‌ماده 128 ـ

هر کس درخت‌هایی را که در میدانگاهها و باغهای عمومی و شوارع و نحو اینها غرس شده من غیر حق قطع یا تلف کند به حبس از ده روز ‌الی یک ماه محکوم خواهد شد و باید خساراتی را که وارد آورده است جبران کند.

‌فصل چهارم ـ در تقصیرات مأمورین دولتی

‌مبحث اول ـ در تجاوز مأمورین دولتی از حدود مأموریت خود و تقصیراتشان در اداء وظیفه

‌ماده 129 ـ

هر یک از مستخدمین دولتی در هر رتبه و مقامی که باشد هرگاه برای جلوگیری از اجرای اوامر کتبی دولتی یا اجرای قوانین مملکتی یا اجرای احکام یا اوامر عدلیه یا هر گونه امری که از مقامات قانونی صادر شده باشد قدرت رسمی خود را اعمال کند از خدمت دولت منفصل خواهد شد.

‌ماده 130 ـ

هر گاه مستخدمین غیر قضایی دولت اعم از حکام و نواب حکام و مأمورین نظمیه و امنیه و غیره در غیر موارد حکمیت در اموری که داخل در صلاحیت محاکم عدلیه است دخالت نمایند و با وجود اعتراض متداعیین یا یکی از آنها یا اعتراض مقامات صلاحیتدار از قبیل مدعی‌العموم‌ها یا رؤسای محاکم رفع مداخله ننمایند از خدمت دولتی منفصل و از دو ماه الی سه سال محکوم به حبس تأدیبی خواهند شد.

مبحث دوم

1 ـ در تعدیات مأمورین دولتی نسبت به افراد

‌ماده 131 ـ

هرگاه یکی از مستخـدمین قضـایی یا غیر قضـایی دولت برای این که متهمی را مجبور به اقرار کند او را اذیت و آزار بدنی کرده یا در این باب امری دهد به حبس با اعمال شاقه از سه الی شش سال محکوم خواهد شد و اگر متهم به واسطه اذیت و آزار فوت کند مرتکب مجازات قاتل و آمر مجازات آمر قتل را خواهد داشت.

‌ماده 132 ـ

هر مستخدم دولت که محکوم را سخت‌تر از مجازاتی که مورد حکم است مجازات کند یا امر به آن نماید و یا جزایی دهد که مورد حکم نبوده است به حبس تأدیبی از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد و اگر اقدام مستخدم مزبور متضمن جرم دیگری نیز باشد مجازات همان جرم نیز درباره او مجری خواهد شد.

‌ماده 133 ـ

هر یک از مستخدمین دولتی یا هر شخصـی که خدمت دولتی به او رجوع شده باشد در غیر از مواقعی که قانون مقرر داشته یا بدون ترتیبات قانونی در منزل کسی بدون اجازه و رضای صاحب منزل داخل شود به حبس تأدیبی از یک ماه تا یک سال محکوم خواهد شد مگر این که ثابت نماید که به امر یکی از رؤسای خود که صلاحیت حکم را داشته و مجبور به اطاعت امر او بوده است اقدام کرده است در این صورت مجازات مزبور در‌حق آمر مجری خواهد شد و اگر مستخدم مزبور مرتکب یا باعث وقوع جرم دیگری نیز باشد مجازات آن را نیز خواهد دید.

‌ماده 134 ـ

هر یک از صاحب منصبان و مستخدمین و مأمورین دولتی که به مناسبت وظیفه و شغل خود به جبر و قهر مال منقول کسی را بخرد یا‌ بدون حق بر آن مسلط شود یا مالک را اکراه بر فروش به کسی دیگر کند به دو ماه تا دو سال حبس تأدیبی و به پنجاه الی پانصد تومان غرامت محکوم خواهد شد و باید آنچه را گرفته عیناً یا اگر عین آن نباشد قیمت آن را به صاحبش رد کند.

‌ماده 135 ـ

هر یک از مستخدمین دولتی در غیر از مواقعی که قانون اجازه داده یا مصلحت اهالی بر حسب ضرورت مقتضی باشد بدون امر دولت اشخاصی را سخره و بیگار بگیرد به دو ماه تا دو سال حبس تأدیبی و پنجاه تا پانصد تومان غرامت محکوم خواهد شد و به علاوه باید اجرت‌المثل عمل آن اشخاص را تأدیه کند.

‌ماده 136 ـ

هرگاه یکی از مستخدمین دولتی در ضمن انجام وظائف خود یا به مناسبت آن بدون مجوز قانونی کسی را آزار کند یا امر به آزار کسی بنماید به حداکثر مجازات همان جرم محکوم خواهد شد.

‌ماده 137 ـ

هر یک از مستخدمین دولت که در حین انجام مأموریت خود به جبر از کسی مأکولات یا علوفه بگیرد بدون این که قیمت عادله بدهد به هشت روز تا یک ماه حبس تأدیبی محکوم خواهد شد به علاوه باید از عهده خسارات وارده به صاحب مال بر آید.

‌ماده 138 ـ

هر یک از مستخدمین دولتی مراسلات یا مخابرات اشخاص را در غیر مواردی که قانون اجازه داده مفتوح یا توقیف یا معدوم نماید یا ‌این که بدون اجازه صاحبان آنها مطالب آنها را افشا کند محکوم به حبس تأدیبی از شش ماه تا سه سال خواهد بود.

2 ـ در رشوه

ماده 139 ـ

هر یک از مستخدمین قضایی یا غیر قضایی دولت که برای انجام امری که از وظائف آنان است وجه یا مالی را قبول کند اگر چه انجام آن امر بر طبق حقانیت بوده باشد مرتشی محسوب و مجازات آن انفصال دائمی از خدمت دولت و تأدیه غرامت است معادل دو برابر آنچه که گرفته است.
‌در صورتی که میزان وجه یا قیمت مالی که اخذ کرده است بیش از یکصد تومان باشد مجازات مرتکب محرومیت از حقوق اجتماعی و تأدیه غرامت است معادل سه برابر آن چه که گرفته است و اگر میزان وجه یا قیمت مالی که اخذ کرده است بیش از پانصد تومان باشد علاوه بر مجازات فوق مرتکب به دو ماه الی یک سال حبس تأدیبی نیز محکوم خواهد شد.
‌و نیز هر یک از اشخاص مذکوره هر گاه در مقابل اخذ وجه یا مال از انجام امری که وظیفه ایشان است امتناع ورزند مرتشی محسوب و به مجازاتهای فوق محکوم خواهند شد.

‌ماده 140 ـ

هر یک از حکمها و ممیزین و مصدقین اعم از این که به توسط محکمه معین شده باشند یا به توسط طرفین هر گاه در مقابل اخذ وجه یا‌ مال به مساعدت یکی از طرفین تصمیم رأی کنند محکوم به حبس تأدیبی از دو ماه تا یک سال خواهند بود.

‌ماده 141 ـ

هر گاه اخذ رشوه برای ارتکاب جنایتی باشد مجازات همان جنایت درباره مرتشی مقرر است.

‌ماده 142 ـ

هر کس برای اقدام به امری یا امتناع از انجام امری که از وظائف اشخاص مذکوره در مواد 139 ـ 140 می‌باشد وجه یا مالی بدهد راشی محسوب و در صورتی که از مستخدمین دولت باشد مجازات مرتشی را خواهد داشت و اگر از مستخدمین دولت نباشد به دو ماه الی یک سال حبس تأدیبی یا به تأدیه غرامت از یک صد تومان الی یک هزار تومان محکوم خواهد شد.

‌ماده 143 ـ

هر گاه ثابت شود که راشی برای حفظ حقوق مشروعه خود ناچار از دادن رشوه شده از مجازات معاف خواهد بود و همچنین است اگر ‌راشی مقامات صلاحیتدار را از دادن رشوه مطلع سازد و ادعای خود را نیز ثابت کند و اگر چنانچه نتوانست ثابت نماید به حبس تأدیبی از یک تا سه سال محکوم خواهد شد.

‌ماده 144 ـ

هر گاه حکام محاکم جنایی برای حکم دادن بر علیه یا له متهم به هر اسم و رسم که باشد وجه یا مالی بگیرند محکوم به حبس مجرد از‌ دو تا ده سال خواهند گردید.

‌ماده 145 ـ

در صورتی که حکام محاکم به واسطه ارتشاء حکم مجازاتی اشد از حبس مجرد داده باشند همان مجازات درباره خود قاضی نیز مقرر است.

‌ماده 146 ـ

در هیچ موقعی اشیاء یا وجوهی که راشی به عنوان رشوه داده است به او مسترد نخواهد شد وجوه و اموال مزبوره به منفعت خزانه دولت ضبط می‌شود.

‌ماده 147 ـ

اگر برای مقاصد مزبوره در مواد 139ـ 140 ـ 141 و 144 مالی بلاعوض یا فاحشاً ارزانتر از قیمت معمولی یا صورتاً به قیمت معمولی و حقیقتاً به قیمت کمتر فاحشی به مستخدمین دولتی اعم از قضایی و اداری به طور مستقیم یا غیرمستقیم منتقل شود یا برای همان مقاصد مالی فاحشاً گرانتر از قیمت معمولی و یا صورتاً به قیمت معمولی و حقیقتاً به قیمت گران فاحشی از مستخدمین مستقیماً یا به طور غیرمستقیم خریداری گردد‌ مستخدمین مزبور مرتشی و طرف معامله نیز راشی محسوب می‌شوند.

‌ماده 148 ـ

اگر مرتشی قبل از تعقیب وجه یا مالی را که اخذ کرده است مسترد دارد از مجازات معاف خواهد بود.

3 ـ در امتناع از انجام وظایف قانونیه

‌ماده 149 ـ

هر یک از فرماندهان و صاحب‌منصبان کل و جزء قوای مسلحه مملکتی که پس از تقاضای کتبی قوای کشوری که در حدود قانون است از اجرای مأموریت و وظیفه خود امتناع نماید از یک ماه الی شش ماه محکوم به حبس خواهد گردید و هرگاه از این امتناع خسارتی وارد شود به جبران ‌خسارات وارده نیز محکوم خواهد شد.

‌ماده 150 ـ

هر یک از قضات محاکم یا مستنطقین یا مدعی‌العموم‌ها که تظلمی مطابق شرایط قانونی نزد او برده شده و رسیدگی به آن از وظائف او‌ بوده و با وجود این به هر عذر و بهانه اگر چه به عذر سکوت یا اجمال یا تناقض قانون امتناع از رسیدگی کند یا رسیدگی یا صدور حکم را بر خلاف قانون به تأخیر اندازد یا بر خلاف صریح قانون رفتار کند از شغل قضایی منفصل به علاوه به تأدیه خسارات وارده نیز محکوم خواهد شد.

‌ماده 151 ـ

هر یک از شهود تحقیق و مطلعین قضیه و اعضاء هیأت منصفه و اعضاء انتخابی محاکم تجارت که برای حضور در محکمه احضار‌گردند و با نداشتن عذر موجهی که محکمه تشخیص دهد حاضر نشوند در مدت دو سال از شاهد تحقیق و عضویت هیأت منصفه و حکم بودن و ‌عضویت محکمه تجارت و عضویت انجمنهای بلدی محروم خواهد شد.

‌مبحث سوم ـ در تعدیات مأمورین دولتی نسبت به دولت

1 ـ اختلاس اموال دولتی و خیانت مأمورین

‌ماده 152 ـ

هر یک از تحصیلداران و معاونین آنها و امانت‌داران و محاسبین امناء صندوق دولتی که نقدینه متعلق به دولت یا اشخاص یا اسناد و مطالبات که به منزله نقدینه است یا اوراق یا حوالجات یا اسناد یا اشیاء منقوله را که بر حسب وظیفه سپرده به آنها است اختلاس یا هر تصرف غیر‌قانونی نماید به علاوه رد مال و تأدیه غرامتی معادل ضعف مال محکوم به انفصال از خدمت دولت از یک تا ده سال خواهند گردید.

‌ماده 153 ـ

هر یک از مستخدمین و مأمورین دولتی و اشخاصی که عهده‌دار خرید یا فروش یا ساختن چیزی یا امر به ساختن آن برای دولت بوده است به واسطه تدلیس در خرید یا فروش یا در تعیین مقدار یا صفت آن چیز نفعی برای خود یا دیگری تحصیل کرده باشد که موجب ضرر دولت باشد‌ علاوه بر استرداد آن چه تحصیل کرده به تأدیه غرامتی معادل ضعف آن محکوم خواهد شد و اگر مستخدم دولتی باشد به علاوه مجازات فوق از یک تا هفت سال از خدمت دولت منفصل خواهد گشت.

‌ماده 154 ـ

هر یک از مستخدمین دولتی که مأمور اخذ مالی به نفع دولت است بر خلاف قانون یا زیاده بر مقررات قانون وجه یا مالی اخذ کند یا امر به اخذ آن نماید به اختلاف مراتب به حبس تأدیبی از هشت روز الی سه سال و به تأدیه غرامتی معادل ضعف آنچه که گرفته است محکوم خواهند شد و به علاوه باید آن چه را که بدون حق گرفته است به صاحب آن رد نماید. مجازات مذکوره در این ماده در مورد اشخاصی نیز که مأمور به اخذ مال به نفع بلدیه می‌باشند مجری خواهد شد.

‌ماده 155 ـ

هر یک از مستخدمین و مأمورین دولتی که بر حسب مأموریت خود اشخاصی را اجیر یا استخدام کرده یا مباشرت حمل و نقل اشیایی را نموده و تمام یا قسمتی از اجرت اشخاص یا اجرت حمل و نقل را که به توسط آنها به عمل آمده به حساب دولت آورده ولی نپرداخته به حبس از یک ماه تا سه سال محکوم می‌شود و همین مجازات مقرر است درباره مستخدمینی که اشخاص را بدون اجرت سخره و بیگار گرفته و اجرت آنها را خود برداشته و با دولت محسوب نماید و در هر صورت باید علاوه بر رد اجرت دو برابر آنچه که برداشته است غرامت بدهد.

‌ماده 156 ـ

هر یک از مستخدمین و مأمورین دولتی که بر حسب مأموریت خود حق داشته است اشخاصی را استخدام و اجیر کند و بیش از عده‌ای‌که اجیر یا استخدام کرده است پای دولت محسوب نماید و یا نوکرهای شخصی خود را جزو خدمه دولت محسوب نموده و حقوق آنها را به حساب دولت منظور بدارد محکوم به حبس تأدیبی از سه ماه تا سه سال و تأدیه ضعف مبلغی که به ترتیب فوق پای دولت محسوب داشته است خواهد گردید.

‌ماده 157 ـ

هر یک از مستخدمین و مأمورین دولتی که بالمباشره یا به توسط وسایط در معاملات و مزایده‌ها و مناقصه‌ها و تخصیصات و امتیازات دولتی که در تحت مدیری یا نظارت او به عمل آمده نفعی برای خود منظور دارد یا بدون مأموریت از طرف دولت بر عهده دولت چیزی بخرد یا‌ بسازد یا در موقع پرداخت وجوهی که بر حسب وظیفه به عهده او بوده یا تفریغ حسابی که باید به عمل آورد برای خود نفعی منظور دارد علاوه بر‌انفصال از خدمت دولت محکوم به تأدیه ضعف انتفاعی که منظور داشته است خواهد شد.

‌ماده 158 ـ

هر یک از مستخدمین دولت اعم از قضات و غیره نوشتجات و اوراق و اسنادی را که بر حسب وظیفه نزد آنها ودیعه گذاشته یا برای انجام وظائفشان به آنها داده شده معدوم یا مخفی نمایند یا به‌کسی بدهند که قانوناً از دادن به آن کس ممنوع می‌باشند علاوه بر انفصال از خدمت دولت محکوم به حبس از یک تا سه سال خواهد بود.

‌ماده 159 ـ

هر یک از مأمورین ادارات و محاکم عدلیه که از روی غرض و به خلاف حق درباره یکی از طرفین رأیی داده یا اقدامی کرده باشد در حکم مأمورینی خواهد بود که خیانت در وظائف خود نموده باشند و محکوم به انفصال از خدمت دولت از یک الی سه سال خواهد بود و در صورت تکرار محکوم به انفصال دائمی خواهد بود.

فصل پنجم ـ در جنحه و جنایت نسبت به مأمورین دولت

‌مبحث اول ـ در تمرد نسبت به مأمورین دولت

‌ماده 160 ـ

هر گونه حمله یا مقاومتی که با اقدام عملی به طور تجری نسبت به مأمورین دولت در حین انجام وظیفه آنها به عمل آید تمرد محسوب می‌شود و مجازات آن از قرار ذیل است:
1 ـ هرگاه متمرد در حین اقدام دست به اسلحه کند به حبس مجرد از دو الی شش سال.
2 ـ هرگاه متمرد مسلح بوده ولی دست به اسلحه نکند به حبس تأدیبی از چهار ماه تا دو سال.
3 ـ هرگاه متمرد غیر مسلح باشد به حبس تأدیبی از سه ماه الی یک سال محکوم خواهد شد.

‌ماده 161 ـ

اگر متمرد در موقع تمـرد مرتکب جنایت یا جنحه دیگری هم گردد در صورتی که مجازات آن جرم اشد از مجازات تمرد باشد به مجازات جرم مزبور و الاّ به مجازات تمرد محکوم خواهد شد.

‌مبحث دوم ـ در هتک حرمت نسبت به نمایندگان ملت و مأمورین دولتی

‌ماده 162 ـ

هر کسی نسبت به یکی از مستخدمین دولتی یا اعضاء دیوان محاسبات چه در حین اجرای مأموریت چه به سبب آن به اشاره یا قول یا‌ تهدید و غیره اهانت کند به حبس تأدیبی از هشت روز تا یک سال محکوم خواهد شد و اگر توهین نسبت به وزیر یا معاون او شده باشد مرتکب به سه ماه الی سه سال حبس تأدیبی محکوم خواهد شد و اگر توهین مزبور را نسبت به یکی از محاکم عدلیه یا محاکم اداری یا یکی از اعضاء آنها در حال ‌انعقاد جلسه محاکمه وارد آورد به حبس تأدیبی از یک ماه تا دو سال محکوم می‌شود.

‌ماده 163 ـ

هر کسی به یکی از طرق مذکوره در ماده قبل نسبت به نمایندگان ملت توهین نماید به حبس تأدیبی از سه ماه تا سه سال محکوم خواهد شد و هر گاه توهین نسبت به مستخدمین اداری مجلس وارد شده باشد مرتکب به حبس تأدیبی از هشت روز الی یک سال محکوم خواهد شد.

‌ماده 164 ـ

هر گاه کسی به یکی از طرق مذکوره نسبت به رؤساء یا اعضای انجمنهای بلدی یا ایالتی یا ولایتی یا نسبت به هیأت منصفه یا مصدقین محاکم تجارتی توهین نماید به حبس تأدیبی از یک ماه الی یک سال محکوم خواهد شد. اگر توهین نسبت به یکی از مستخدمین انجمنهای مذکوره به عمل آمده باشد مجازات مرتکب حبس تأدیبی از هشت روز الی شش ماه است.

‌ماده 165 ـ

هر گاه کسی به یکی از اشخاص مذکوره در سه ماده قبل در حین انجام وظیفه یا به سبب انجام آن با حربه یا بی‌حربه ضربه یا صدمه وارد ‌آورد در صورتی که آن ضربه موجب جراحت نگردد به حداکثر مجازاتی که برای توهین به هریک از اشخاص مذکور مقرر است محکوم خواهد شد.

‌ماده 166 ـ

هر گاه نسبت به اشخاص مذکوره در ماده 162 و 163 و 164 صدمات بدنی وارد آورد که موجب جرح یا مرض گردد مقصر به حبس مجرد از دو الی پنج سال محکوم خواهد شد.
‌همین مجازات در مواردی نیز مقرر است که فعل از روی تهیه و تصمیم قتل یا کمین کردن بوده است ولو آن که منجر به جراحت یا مرضی نشود.

‌ماده 167 ـ

در صورتی که ضربه یا جراحات وارده بر اشخاص مذکوره در مواد 162 و 163 و 164 به قصد قتل آنان بوده باشد مرتکب به حبس با‌ اعمال شاقه از پنج الی ده سال محکوم خواهد شد.

‌فصل ششم ـ در اجتماع و مواضعه برای ارتکاب جرائم

‌ماده 168 ـ

هر گاه دو نفر یا بیشتر اجتماع و مواضعه نمایند که جنحه یا جنایتی بر ضد امنیت خارجی یا داخلی مملکت یا بر ضد اساس حکومت ملّی و آزادی یا بر ضد اعراض یا نفوس یا اموال مردم مرتکب شوند یا وسائل ارتکاب آن را فراهم نمایند به قرار ذیل محکوم خواهند گردید:
1 ـ اگر اجتماع و مواضعه برای ارتکاب جنحه باشد مرتکب از هشت روز تا سه ماه به حبس تأدیبی محکوم می‌شود.
2 ـ اگر اجتماع و مواضعه برای ارتکاب جنایت بر ضد نوامیس یا نفوس یا اموال باشد مرتکب به حبس تأدیبی از سه ماه تا یک سال محکوم خواهد شد.
3 ـ اگر اجتماع و مواضعه برای ارتکاب جنایت برضد امنیت داخلی مملکت یا بر ضد اساس حکومت ملّی و آزادی باشد مرتکب محکوم به حبس تأدیبی از شش ماه تا دو سال یا به اقامت اجباری از یک سال تا سه سال خواهد بود.
4 ـ اگر اجتماع و مواضعه برای ارتکاب جنایت بر ضد امنیت خارجی مملکت باشد مرتکب به حبس مجرد از دو تا پنج سال محکوم خواهد شد.

‌ماده 169 ـ

هر کس با مرتکبین جرائم مزبوره در ماده فوق از روی عمد و اختیار مساعدت نموده و از برای آنها آلات و ادوات یا اسباب ارسال و مرسول مکاتبات یا محل اجتماع فراهم کند محکوم به حبس تأدیبی از هشت روز تا شش ماه خواهد گردید. ‌اشخاصی که مرتکب یکی از جرائم مذکوره در این ماده و ماده قبل گردیده‌اند هر گاه قبل از هر گونه تعقیبی مقامات مقتضیه را از مواضعه و تشکیل اجتماع مطلع سازند از مجازات معاف می‌شوند. ‌چون به موجب قانون مصوب دهم عقرب 1303 شمسی « وزیر عدلیه مجاز است کلیه لوایح قانونی را که در دوره پنجم تقنینیه به مجلس شورای ملّی پیشنهاد نموده و یا می‌نماید پس از تصویب کمیسیون عدلیه مجلس شورای ملّی به موقع اجراء گذارده پس از آزمایش آنها در عمل نواقصی را که در ضمن جریان ممکن است معلوم شود تکمیل و ثانیاً برای تصویب به مجلس شورای ملّی پیشنهاد نماید»

[امضاء]

علیهذا «‌ قسمت اول قانون مجازات عمومی» که مشتمل بر 169 ماده است و به تصویب کمیسیون عدلیه مجلس شورای ملّی رسیده قابل اجراء است.

 

 به تاریخ 23 دی ماه 1304 شمسی.

 

‌رییس مجلس شورای ملّی ـ سید محمد تدیّن

باب سوم ـ در جنحه و جنایات نسبت به افراد

‌فصل اول ـ در قتل و جرح و ضرب

‌ماده 170 ـ

مجازات مرتکب قتل عمدی اعدام است مگر در مواردی که قانوناً استثنا شده باشد.

‌ماده 171 ـ

هر کس عمداً به دیگری جرح یا ضربی وارد آورد که منتهی به موت مجنی‌علیه گردد بدون این که مرتکب قصد کشتن را داشته باشد به حبس با اعمال شاقه از سه تا ده سال محکوم خواهد شد مشروط بر این که آلتی که استعمال شده است آلت قتاله نباشد و اگر آلت قتاله باشد مرتکب در‌ حکم قاتل عمدی است.

‌ماده 172 ـ

هر کس عمداً به دیگـری جرح یا ضربی وارد آورد که موجب قطع یا نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضاء و یا منتهی به مرض دائمی یا فقدان یکی از حواس مجنی‌علیه گردد از دو تا ده سال به حبس مجرد محکوم خواهد گردید و در صورتی که منتهی به زوال عقل گردد به حداکثر مجازات مزبور محکوم خواهد شد.

‌ماده 173 ـ

هرگاه صدمه وارده موجب مرض یا سلب قدرت کار کردن از کسی که صدمه خورده در مدتی زاید بر بیست روز گردد مرتکب به شش ماه تا یک سال حبس تأدیبی محکوم خواهد شد اگر صدمه وارده موجب مرض یا سلب قدرت کارکردن از کسی که صدمه خورده است نباشد یا فقط در مدتی که کمتر از بیست روز است باشد مرتکب به هشت روز الی پنج ماه حبس تأدیبی محکوم خواهد شد.

‌ماده 174 ـ

هر گاه کسی به غیر عمد جرح یا ضربی وارد آورد یا سبب وقوع آن گردد به هشت روز الی یک ماه حبس تأدیبی و به تأدیه شش الی سی‌تومان غرامت یا فقط به یکی از این دو مجازات محکوم خواهد شد مگر اینکه جرح یا ضرب غیر عمدی ناشی از بی‌احتیاطی یا مخالفت با نظامات دولتی باشد در این صورت مرتکب به هر دو مجازات محکوم می‌شود.

‌ماده 175 ـ

هر گاه در اثناء منازعه که چند نفر به خصوص در آن مشارکت داشته‌اند قتل یا جرح یا ضرب واقع شود و مرتکب شخصاً معلوم نباشد هر یک از آنها در صورت وقوع قتل به یک الی سه سال و در صورت وقوع جرح به سه ماه الی یک سال و در صورت وقوع ضرب به سه الی شش ماه حبس تأدیبی محکوم می‌شود.

‌ماده 176 ـ

هر کس عمداً به دیگری ادویه یا مشروباتی بدهد که موجب قتل یا مرض یا عجز او از کار گردد مثل آن است که به واسطه جرح یا ضرب موجب آن شده باشد و همان مجازات را خواهد داشت.

‌ماده 177 ـ

در صورتی که قتل غیرعمدی به واسطه بی‌مبالاتی یا بی‌احتیاطی یا اقدام به امری که مرتکب در آن مهارت نداشته یا عدم رعایت نظامات دولتی واقع شود به حبس تأدیبی از یک سال تا سه سال محکوم خواهد شد به علاوه ممکن است محکمه مرتکب را از پنجاه الی پانصد تومان غرامت نیز محکوم کند.

‌ماده 178 ـ

هر کس جسد مقتولی را با علم به قتل مخفی کند یا قبل از این که به اشخاصی که قانوناً مأمور کشف و تعقیب جرائم هستند خبر دهد آن را دفن کند از دو ماه تا یک سال محکوم به حبس تأدیبی خواهد شد.

‌ماده 179 ـ

هرگاه شوهری زن خود را با مرد اجنبی در یک فراش یا در حالی که به منزله وجود در یک فراش است مشاهده کند و مرتکب قتل یا‌ جرح یا ضرب یکی از آنها یا هر دو شود معاف از مجازات است.
‌هر گاه کسی به طریق مزبور دختر یا خواهر خود را با مرد اجنبی ببیند و در حقیقت هم علاقه زوجیت بین آنها نباشد و مرتکب قتل شود از یک ماه تا شش ماه به حبس تأدیبی محکوم خواهد شد و اگر در مورد قسمت اخیر این ماده مرتکب جرح یا ضرب شود به حبس تأدیبی از هشت روز تا دو ماه محکوم می‌شود.

‌ماده 180 ـ

هر کس به واسطه ضرب یا هر نوع اذیتی عمداً موجب سقط حمل زنی گردد به حبس با اعمال شاقه از سه تا ده سال محکوم خواهد‌ شد.

‌ماده 181 ـ

هر کس به واسطه دادن ادویه یا وسائل دیگری موجب سقط حمل زنی گردد جزای او از یک تا سه سال حبس تأدیبی است و اگر زن حامله را دلالت به استعمال وسائل مذکوره نماید جزای او از سه تا شش ماه حبس تأدیبی خواهد بود.

‌ماده 182 ـ

زنی که عالماً بدون اجازه طبیب راضی به خوردن ادویه یا مأکولات یا مشروبات یا استعمال وسائل مذکوره شده یا تمکین از استعمال آن وسائل کرده و به این واسطه حمل خود را ساقط کرده باشد مجازات او از یک تا سه سال حبس تأدیبی است و اگر این اقدام زن در نتیجه امر شوهر خود باشد ‌زن از مجازات معاف و شوهر به مجازات مذکور محکوم خواهد شد.

‌ماده 183 ـ

طبیب یا قابله یا جراح یا دوافروش و اشخاصی که به عنوان طبابت یا قابلگی یا جراحی و یا دوافروشی وسائل سقط حمل را فراهم آورند از سه تا ده سال حبس با اعمال شاقه محکوم خواهند شد مگر این که ثابت شود که این اقدام طبیب یا قابله یا جراح برای حفظ حیات مادر ‌می‌باشد.

‌ماده 184 ـ

قتل و جرح و ضرب هر گاه در مقام دفاع از نفس یا عرض یا مال خود مرتکب یا شخص دیگری واقع شود با رعایت مواد ذیل مرتکب مجازات نمی‌شود مشروط بر این که دفاع متناسب با خطری باشد که مرتکب را تهدید می‌کرده است.

‌ماده 185 ـ

در مورد هر فعلی که مطابق این قانـون جرم بر نفس یا عرض محسوب می‌شود ولو این که از مأمورین دولتی صادر گردد استعمال هرگونه مقاومت و قوه برای دفاع از نفس یا عرض جایز خواهد بود و برای دفاع از مال جایز است استعمال قوه لازمه برای رد هر فعلی که به موجب مواد 222 و223 و 224 جرم محسوب شده است.

‌ماده 186 ـ

در مواقعی که توسل به قوای دولتی برای دفاع ممکن باشد بدون این که وقت فوت شود و ضرری وارد آید موقعی برای عنوان دفاع نخواهد بود.

‌ماده 187 ـ

مقاومت با قوای نظمیه و امنیه در موقعی که مشغول انجام وظیفه خود باشند دفاع محسوب نمی‌شود ولی هر گاه قوای مزبوره از حدود وظیفه خود خارج شود و بر حسب ادله و قرائن موجوده خوف آن باشد که عملیات آنها موجب قتل یا جرح یا تعرض به عرض گردد در این صورت دفاع در مقابل آنها نیز جائز است.

‌ماده 188 ـ

در مقام دفاع از نفس و عرض در موارد ذیل قاتل عمد از مجازات معاف خواهد بود:
‌1 ـ برای دفاع از قتل یا جرح شدید و ضرب و آزار شدید در صورتی که خوف از این امور مستند به قرائن معقوله باشد.
2 ـ برای دفاع از کسی که در صدد هتک عرض و ناموس دیگری به اکراه و عنف بر آید.
‌3ـ برای دفاع از کسی که در صدد سرقت و ربودن انسانی بر آید.

‌ماده 189 ـ

قتل عمد در مقام دفاع از مال در موارد ذیل مجازات نخواهد داشت.
‌1 ـ در موارد مواد 222 و 223 و 224.
‌2 ـ در مورد ورود در منزل مسکونی یا ملحقات محصوره آن در شب به وسیله بالا رفتن از دیوار یا شکستن در یا امثال آن.
‌3 ـ هر فعلی که بر حسب قرائن معقوله موجب خوف قتل یا جرح شدید یا ضرب و آزار شدید باشد.

‌ماده 190 ـ

اگر دفاع برای جلوگیری از سرقتی باشد که در غیر مواد 222 و 223 و 224 مذکور است یا برای جلوگیری از هر جرم دیگری نسبت به اموال باشد مجازات مرتکب قابل تخفیف است.

‌ماده 191 ـ

در مورد مـاده قبل هرگاه جنایت مرتکب مستوجب اعدام یا حبس دائم با اعمال شاقه باشد مجازات حبس تأدیبی از یک سال تا سه سال برای او مقرر می‌شود و اگر مستوجب حبس غیردائم بوده حبس تأدیبی از شش ماه الی دو سال خواهد داشت و اگر تقصیر او فقط جنحه باشد از یک الی شش ماه حبس خواهد شد.

‌ماده 192 ـ

در مورد مواد 170 و171 و 172 و قسـمت اول مواد 173 و 175 و 176 اگر مدعی خصوصی موجود بوده ولی عرضحال خود را قبل از صدور حکم قطعی مسترد دارد مرتکب به حداقل مجازاتی که مقرر است یا با یک درجه تخفیف محکوم می‌شود و اگر مجازات مرتکب اعدام باشد دو درجه تخفیف داده خواهد شد.

‌فصل دوم ـ در توقیف و حبس غیر قانونی

‌ماده 193 ـ

هر کس اعم از حکام و نواب حکام و سایر مأمورین دولتی و غیر آنها بدون حکمی از مقامات صلاحیتدار در غیر مواردی که قانون جلب و توقیف اشخاص را تجویز نموده شخصی را توقیف یا حبس کند یا عنفاً در محلی مخفی نماید محکوم به سه سال حبس تأدیبی و محرومیت از‌خدمات دولتی خواهد بود کسی که با علم و اطلاع برای ارتکاب جرم مزبور مکانی تهیه کرده و بدین طریق معاونت با مرتکب نموده باشد به حداقل همان مجازات محکوم خواهد شد.
‌اگر مرتکب قبل از آن که تعقیب شود شخص توقیف شده را رها کند در صورتی‌که شخص مزبور را زیاده از پنج روز توقیف نکرده باشد مجازات او ‌حبس تأدیبی از دو ماه الی شش ماه و تأدیه غرامت از ده الی پنجاه تومان خواهد بود.
‌اولیای قانونی اطفال از قبیل پدر نسبت به اولاد و ولی نسبت به مجنون و قیم نسبت به صغیر و معلم نسبت به شاگردان از مفاد این ماده مستثنی می‌باشند مشروط بر این که اقدام اولیاء از حد تأدیب و اقدام معلمین از حدود وظائف رسمیه مربوط به مدارس تجاوز ننماید.

‌ماده 194 ـ

هر گاه مرتکب جرم مذکور در ماده قبل اسم و عنوان مجعول یا اسم و علامت مأمورین دولت یا لباس منتسب به آنها را به تزویر اختیار‌کرده یا حکم جعلی به مقامات مقتضیه ابراز نموده باشد جزای او حبس مجرد از دو تا پنج سال است و اگر توقیف شده را تهدید به قتل نموده یا شکنجه و آزار بدنی وارد آورده باشد جزای او حبس با اعمال شاقه از سه تا ده سال خواهد بود.

‌فصل سوم ـ در جنحه و جنایت نسبت به اطفال

‌ماده 195 ـ

هر کس طفلی را که تازه متولد شده است بدزدد یا مخفی کند یا او را به جای طفل دیگر یا متعلق به زن دیگر غیر از مادر طفل قلم دهد به شش ماه الی سه سال حبس تأدیبی محکوم خواهد شد.

‌ماده 196 ـ

هر گاه طفلی که موضوع تقلبات مذکوره واقع شده زنده بودنش مسلم نشده باشد مجازات مقصر از یک ماه الی شش ماه حبس تأدیبی‌است و اگر مسلم شود که طفل مزبور متوفی بوده مجازات مقصر از هشت روز تا دو ماه حبس تأدیبی خواهد بود.

‌ماده 197 ـ

اگر کسی غیر از مادر، طفلی را که به او سپرده شده بود در موقع مطالبه اشخاصی که حق مطالبه دارند از دادن امتناع کند به یک الی شش ماه حبس تأدیبی محکوم خواهد شد.

‌ماده 198 ـ

هر کس شخصاً یا به توسط دیگری طفلی را که به سن هفت سال نرسیده است یا شخصی را که عاجز بوده و برای محافظت خود قادر نمی‌باشد در جایی که خالی از سکنه است رها کند به حبس تأدیبی از شش ماه تا دو سال محکوم خواهد شد.

‌ماده 199 ـ

در مورد ماده قبل هر گاه به طفل یا به شخـص عاجز صدمه و آسیبی وارد آید یا فوت شود رها کننده در صورت عامد بودن در اقدام خود به جزای فاعل آن صدمه مجازات خواهد شد.

‌ماده 200 ـ

هر کس شخصاً یا به توسط دیگری طفلی را که به سن هفت سال نرسیده است یا شخصی را که عاجز بوده و برای محافظت خود قادر ‌نمی‌باشد در آبادی رها کند به حبس تأدیبی از سه ماه تا یک سال محکوم خواهد شد مشروط بر این که طفل یا شخص عاجز در تکفل فاعل بوده باشد.

‌ماده 201 ـ

در مورد سه ماده قبل اگر مرتکب پدر یا مادر یا کسان دیگری که سمت ولایت نسبت به طفل دارند بوده باشند به حداکثر مجازات محکوم خواهند شد مگر این که ثابت شود که این اقدام در نتیجه استیصال واقع شده است.

‌ماده 202 ـ

هر کس شخصاً یا به توسط دیگری طفلی را که به سن شانزده سال نرسیده است بدزدد یا به حیله یا به اکراه برباید یا مخفی کند جزای او‌ حبس تأدیبی از یک تا سه سال خواهد بود و اگر آن طفل دختر باشد جزای مرتکب حبس مجرد از دو تا پنج سال خواهد بود و اگر ربودن طفل مذکور بدون حیله و اکراه بوده است مجازات مرتکب از شش ماه تا دو سال حبس تأدیبی است.

‌ماده 203 ـ

هر کس به حیله یا اکراه پسر یا دختری را که سنش زیاده بر پانزده سال و کمتر از بیست سال است برباید یا مخفی کند اعم از این که شخصاً باشد یا به واسطه غیر از شش ماه تا سه سال به حبس تأدیبی محکوم خواهد شد.

‌فصل چهارم ـ مخالفت با مراسم دفن اموات

‌ماده 204 ـ

هر کس بدون رعایت مراسم و نظامات راجعه به دفن اموات جنازه‌ای را دفن کند یا سبب دفن آن شود از یک ماه الی سه ماه محبوس‌خواهد شد و این غیر از مجازات مقرره برای جنایاتی است که ممکن است با این واقعه مقرون باشد.

‌ماده 205 ـ

هر کس جسد متوفایی را پنهان کند از یک ماه الی شش ماه حبس خواهد شد و اگر جسد شخص مقتول را پنهان کند مجازات او از‌ شش ماه الی دو سال حبس خواهد بود و هر گاه شرکت در جنایت نیز نموده باشد به مجازات شرکت در جنایت نیز محکوم خواهد شد.

‌ماده 206 ـ

هر کس بدون مجوز مشروع نبش قبر نماید از سه ماه الی یک سال محکوم به حبس تأدیبی می‌شود و هر گاه جنحه یا جنایتی نیز با نبش قبر مرتکب شده باشد به مجازات آن هم محکوم خواهد شد. مأمورین کشف جرائم که به مناسبت انجام وظیفه نبش قبر می‌کنند مشمول این ماده ‌نخواهند بود.

‌فصل پنجم ـ هتک ناموس و منافیات عصمت

‌ماده 207 ـ

مرتکب لواط و زنای محصنه و زنای با محارم نسبی و زنای به عنف در صورتی که جنایت مطابق مقررات شرعیه ثابت شود اعدام می‌گردد و الاّ در محاکم عمومی محاکمه و مطابق مواد ذیل مجازات خواهد شد:

ماده 208 ـ

هر کس به عنف یا تهدید و اکراه هتک ناموس (‌مواقعه) دیگری را اعم از ذکور و اناث بنماید جزای او حبس با اعمال شاقه است از چهار تا‌ دوازده سال و اگر فاعل للـه یا نوکر یا مستخدم یا معلم یا مشاق یا کلیتاً از اشخاصی باشد که سمت صاحب اختیاری نسبت به مجنی‌علیه دارند جزای او حبس با اعمال شاقه از پنج الی پانزده سال خواهد بود و اگر فاعل از اقربای تا درجه سوم مجنی‌علیه باشد مجازات او حبس دائم با اعمال شاقه است.

‌ماده 209 ـ

هرکس بدون اکراه یا تهدید هتک ناموس (‌مواقعه) دختری را که به سن پانزده سال نرسیده است نماید جزای او حبس مجرد است از دو‌ تا هشت سال و اگر مجنی‌علیها به 9 سالگی نرسیده باشد به فاعل جزای کسی که به عنف یا تهدید و اکراه مرتکب شده باشد داده می‌شود.

‌ماده 210 ـ

کسی که دیگری را اعم از ذکور و اناث به منافیات عفت وا می‌دارد یا وسائل ارتکاب را برای او فراهم می‌نماید به حبس تأدیبی از یک الی سه سال محکوم می‌شود.

‌ماده 211 ـ

هر کس علناً عملی که منافی عفت عمومی است به جا آورد از یک ماه تا یک سال حبس تأدیبی یا به تأدیه از بیست و پنج الی پانصد ‌تومان غرامت محکوم خواهد شد.

‌ماده 212 ـ

در مورد زنای به عنف یا تهدید و یا اکراه و همچنین در موارد مذکوره در ماده 209 محکمه می‌تواند مرتکب را محکوم نماید که از پنجاه الی دو هزار تومان به مجنی‌علیه تأدیه کند.

‌ماده 213 ـ

هر کس بکارت دختری را عنفاً زایل نماید به حداکثر مجازاتی که در هر مورد برای هتک ناموس مقرر است محکوم خواهد شد و اگر ازاله بکارت به عنف نبوده و مورد مشمول ماده 209 نباشد مرتکب به حبس تأدیبی از شش ماه الی یک سال محکوم خواهد شد و اگر ازاله بکارت به طریقی غیر از مواقعه بوده است مجازات مرتکب حبس تأدیبی از یک الی سه سال خواهد بود و به علاوه در هر صورت مرتکب به تأدیه پنجاه الی دو‌هزار تومان در وجه مجنی‌علیها محکوم می‌شود.

‌ماده 214 ـ

در مورد جنحه و جنایات مذکوره در ماده 207 ـ 208 و 213 اگر طرفین اقرار به زوجیت نمودند و زوجیت بین آنها غیرممکن نباشد‌ مرتکب از مجازات معاف می‌شود و محکمه باید مراتب را به دایره سجل احوال اطلاع دهد که ازدواج بین آنها را اگر قبلاً ثبت نشده است ثبت نماید و‌ اگر زن ادعای زوجیت نمود و مرد انکار کرد مرد به مجازاتی که مطابق مواد فوق برای آن جنحه یا جنایت مقرر است محکوم می‌شود بدون این که محکمه او را به تأدیه خساراتی در وجه زن محکوم کند.

‌فصل ششم ـ در شهادت کذب و قسم دروغ و افشاء سرّ

‌ماده 215 ـ

هرکس در امور جنایی شهادت دروغ بدهد که در حکم محکمه مؤثر واقع شود اعم از این که کتبی باشد یا شفاهی محکوم به یک الی سه سال حبس تأدیبی خواهد شد. اگر شهادت دروغ در حکم محکمه مؤثر واقع نشده باشد مجازات مرتکب حبس تأدیبی از یک ماه الی یک سال است.
‌هرگاه به واسطه شهادت دروغ شخص متهم به مجازاتی زیادتر از مجازات مزبور محکوم گردد شاهد کاذب به حداقل همان مجازات محکوم خواهد ‌شد.

‌ماده 216 ـ

کسی که در امور جنحه شهادت دروغ بدهد که در حکم محکمه مؤثر گردد اعم از این که کتبی باشد یا شفاهی از هشت روز تا یک سال به حبس تأدیبی محکوم خواهد شد و اگر مؤثر واقع نشود به حبس تأدیبی از هشت روز الی دو ماه محکوم می‌شود.

‌ماده 217 ـ

در مورد دو ماده قبل اگر شاهد در ازای شهادت دروغ وجه یا مالی گرفته یا استفاده دیگری کرده باشد علاوه بر مجازات مذکور در ماده 215 در مورد جنایت و مجازات ماده 216 در مـورد جنحه به تأدیه دو مقابل آن چه که گرفته است محکوم خواهد شد.

‌ماده 218 ـ

کسی که در امور خلافی شهادت دروغ بدهد به هشت روز الی یک ماه حبس تأدیبی محکوم می‌شود و اگر در ازاء شهادت مزبور وجه یا مالی گرفته یا تعارفی قبول کرده باشد علاوه بر استرداد و ضبط آنچه که گرفته است به حداکثر مجازات مزبور محکوم می‌شود.
‌هر کس اعم از شهود و مطلعین و ممیزین و اهل خبره در امور حقوقی شهادت دروغ بدهد یا عامداً بر خلاف واقع اظهار عقیده کند که در حکم محکمه مؤثر گردد خواه کتبی باشد خواه شفاهی به حبس تأدیبی از هشت روز الی یک سال محکوم می‌شود و اگر در ازاء شهادت دروغ یا اظهار عقیده بر خلاف واقع وجه یا مالی گرفته باشد علاوه بر مجازات فوق به تأدیه دو برابر آنچه که گرفته است محکوم می‌شود.

‌ماده 219 ـ

هر کس در امور اداری شهادت دروغ بدهد و به شهادت مزبور اثری مترتب شود به هشت روز الی شش ماه حبس تأدیبی محکوم خواهد‌ شد.

‌ماده 220 ـ

اطباء و جراحان و قابله‌ها و دوافروشان و کلیه کسانی که به مناسبت شغل یا حرفه خود محرم اسرار می‌شوند هر گاه در غیر از مواردی که بر حسب قانون ملزم می‌باشند اسرار مردم را افشاء کنند از یک ماه تا یک سال به حبس تأدیبی و از بیست و پنج الی دویست تومان غرامت محکوم خواهند شد.

‌ماده 221 ـ

هر کس در مورد دعوای حقوقی قسم متوجه او شده باشد و سوگند دروغ یاد نماید محکوم به یک سال الی سه سال حبس تأدیبی خواهد شد.

‌فصل هفتم ـ در سرقت

‌ماده 222 ـ

هر گاه سرقت جامع تمام شرایط مقرره در شرع نبوده ولی مقرون به تمام پنج شرط ذیل باشد جزای مرتکب حبس دائم با اعمال شاقه است:
1 ـ سرقت در شب واقع شده.
2 ـ سارقین دو نفر یا بیشتر باشند.
3 ـ یک یا چند نفر از آنها حامل سلاح ظاهر یا مخفی باشد.
4 ـ از دیوار بالا رفته یا حرز را شکسته یا کلید ساختگی به کار برده یا این که عنوان یا لباس مستخدم دولت را اختیار کرده یا بر خلاف حقیقت خود ‌را مأمور دولتی قلمداد کرده و یا در جایی که محل سکنی یا مهیا برای سکنی یا توابع آن است سرقت کرده باشد.
5 ـ در ضمن سرقت کسی را آزار یا تهدید کرده باشد.

‌ماده 223 ـ

هر گاه سرقت مقرون به آزار یا تهدید باشد مرتکب به حبس با اعمال شاقه از سه الی پانزده سال محکوم خواهد شد و اگر جرحی نیز واقع شده باشد به حداکثر مجازات مزبور محکوم می‌شود.

‌ماده 224 ـ

هرگاه سرقت در طرق و شوارع عمومی واقع شده و مقرون به یکی از شرایط ذیل باشد جزای سارق حبس دائم با اعمال شاقه است:
1ـ سارقین دو یا چند نفر بوده و لااقل یکی از آنها حامل سلاح ظاهر یا مخفی باشد.
2ـ سارقین دو یا چند نفر بوده و سرقت مقرون به آزار یا تهدید باشد.
3ـ هر چند سارق یک نفر بوده ولی حامل سلاح باشد و ارتکاب در شب واقع شده یا مقرون به آزار یا تهدید یا استعمال اسلحه باشد.
‌در مورد این ماده محکمه می‌تواند نظر به اوضاع و احوال قضیه مرتکب را محکوم به اعدام کند.

‌ماده 225 ـ

هر گاه سرقت در شب واقع شده و سارقین دو نفر یا بیشتر بوده و لااقل یک نفر از آنها حامل سلاح ظاهر یا مخفی باشد جزای مرتکب حبس با اعمال شاقه از سه تا پانزده سال است.

‌ماده 226 ـ

در صورتی که سرقت مقرون به یکی از شرایط ذیل باشد مرتکب به حبس تأدیبی از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد:
1ـ سرقت درجایی‌که محل سکنی یا مهیا برای سکنی است یا در توابع آن یا در محلهای عمومی از قبیل مسجد و حمام و غیره واقع شده باشد.
2ـ سرقت در جایی واقع شده باشد که به واسطه درخت یا بوته یا پرچین یا نرده محرز بوده و سارق حرز را شکسته باشد.
3ـ در صورتی که سرقت در شب واقع شده باشد.
4ـ هرگاه سارقین دو نفر یا بیشتر باشند.
5 ـ هرگاه سارق یک نفر بوده ولی حامل سلاح ظاهر یا مخفی باشد.
6 ـ هرگاه سارق مستخدم بوده و مال مخدوم خود را دزدیده یا مال دیگری را در منزل مخدوم خود یا منزل دیگری که به اتفاق مخدوم خود به آنجا رفته یا شاگرد یا کارگر بوده و در خانه یا دکان استاد یا در محلی که عادتاً آنجا کار می‌کرده سرقت نموده.
7ـ هر گاه سارق کاروانسرادار یا مهمانخانه‌چی یا مکاری یا سورچی و کلیه هر کسی که حرفه او حمل و نقل اشیاء است به هر وسیله که باشد یا‌ اتباع او بوده و تمام یا قسمتی از اموالی را که به مناسبت شغل او سپرده او بوده سرقت نموده باشد.

‌ماده 227 ـ

در سایر موارد که سرقت مقرون به شرایط مذکور نباشد جزای مرتکب حبس تأدیبی از دو ماه تا دو سال خواهد بود.
‌در مورد این ماده اگر مال یا اموال مسروقه از حیث قیمت کمتر از پانزده تومان باشد و سارق قبل از تعقیب یا در حین تعقیب و قبل از قطعیت حکم آنها را‌ عیناً یا قیمتاً به صاحب یا صاحبانش مسترد نماید فقط به پنج الی پنجاه تومان غرامت محکوم خواهد شد و محکمه می‌تواند نظر به اوضاع و احوال قضیه و همچنین به سن و سوابق مرتکب و قیمت مال مسروقه مشارالیه را از مجازات معاف دارد مشروط بر این که مدعی خصوصی هم این تقاضا را ‌نموده باشد و مورد از موارد تکرار جرم نیز نباشد.

‌ماده 228 ـ

در صورت تکرار جرم علاوه بر رعایت مقررات راجعه به تکرار ممکن است سارق را در مدت یک الی سه سال از اقامت در مکان مخصوصی منع نمود.

‌ماده 229 ـ

مجازات شروع به سرقتهایی که جنحه محسوب می‌شوند حبس تأدیبی از یک ماه تا یک سال است.

‌ماده 230 ـ

هر کس عالماً عامداً اشیاء مسروقه را مخفی کند جزای او حبس تأدیبی از سه ماه الی دو سال خواهد بود و اگر مرتکب می‌دانسته است‌که اشیاء مذکوره به واسطه سرقتی به دست آمده که جزای آن شدیدتر است مجازات او از یک سال تا سه سال حبس تأدیبی است.

‌ماده 231 ـ

مجازات مداخله در اشیایی که قانوناً توقیف شده است بدون اجازه از طرف مقام صلاحیتدار همان است که در ماده 227 مقرر است ولو‌ مداخله‌کننده مالک آن اشیاء باشد.

‌ماده 232 ـ

هر کس عالماً عامداً برای ارتکاب جرمی کلیدی نظیر کلید دیگری را بسازد یا کلیدی را تغییر و تبدیل دهد که به قفل دیگری بخورد یا هر‌نوع آلتی برای ارتکاب جرم بسازد یا تهیه کند به حبس تأدیبی از دو ماه تا دو سال محکوم خواهد شد.

‌فصل هشتم ـ در تهدید و اکراه

‌ماده 233 ـ

هر کس دیگری را به جبر و قهر یا به اکراه و تهدید ملزم نماید به این که نوشته یا سندی بدهد یا نوشته یا سندی را امضاء یا مهر کند یا‌ سند یا نوشته‌ای را که مال خود او است یا سپرده به او است از او بگیرد به حبس تأدیبی از سه ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.

‌ماده 234 ـ

هر کس به وسیله تهدید و اجبار وجه نقد یا چیز دیگری تحصیل کند به حبس تأدیبی از سه ماه تا دو سال محکوم خواهد شد و جزای شروع به این عمل حبس تأدیبی از یک ماه تا شش ماه است.

‌ماده 235 ـ

هرگاه کسی کتباً با امضاء یا بدون امضاء شخصی را تهدید به قتل کند و به این واسطه تقاضای وجه یا مالی یا تقاضای انجام امری نماید‌ به حبس تأدیبی از یک سال الی سه سال محکوم خواهد شد و اگر تقاضای وجه یا مال یا انجام امری ننماید به حداقل مجازات مزبور محکوم می‌شود. هر گاه کسی به وسائل مزبوره شخصی را تهدید کند به ضررهای نفسی یا شرفی یا مالی یا به افشاء سری یا نسبت دادن اموری که موجب هتک شرف است و به این واسطه تقاضای وجه یا مالی یا تقاضای انجام امری نماید به حبس تأدیبی از یک ماه الی شش ماه محکوم می‌شود و در صورت عدم تقاضا محکوم به حداقل مجازات مزبور خواهد شد.
‌و اگر تهدید شفاهی باشد جزای آن حبس تأدیبی از هشت روز الی یک ماه است اعم از آن که تقاضای وجهی یا کاری همراه آن بوده باشد یا نباشد.

‌فصل نهم ـ در ورشکستگی و کلاهبرداری

‌ماده 236 ـ

کسانی که در موارد معینه در قانون تجارت به عنوان ورشکستگی به تقلب محکوم می‌شوند و همچنین کسانی که همدست آنها محسوبند مجازات آنها حبس مجرد از سه سال تا پنج سال است.

‌ماده 237 ـ

مجازات ورشکسته به تقصیر از سه ماه تا دو سال حبس تأدیبی است.

ماده 238ـ

هرکس به وسائل تقلبی متوسل شود برای این که مقداری از مال دیگری را ببرد یا از راه حیله و تقلب مردم را به وجود شرکتها یا‌ تجارتها یا کارخانه‌های موهوم و امثال آن یا به داشتن اختیارات یا اعتبارات موهومه مغرور کند یا به امور غیر واقع امیدوار کند یا از حوادث و پیش‌آمدهای غیر واقع بترساند و یا اسم و عنوان یا سمت مجعول اختیار نماید و به یکی از طرق مزبوره وجوه یا اسناد و بلیط‌ها و قبوض و مفاصا حساب و امثال آن به دست آورد و از این راه مقداری از اموال دیگری را بخورد به حبس تأدیبی از شش ماه تا دو سال و یا به تأدیه غرامت از پنجاه الی پانصد تومان و یا به هر دو مجازات محکوم خواهد شد. و اگر شروع به این کار کرده ولی تمام نکرده باشد به حبس تأدیبی از دو ماه تا یک سال و یا به غرامت از بیست الی دویست تومان محکوم خواهد شد و ممکن است در صورت تکرار مرتکب را در مدت یک تا پنج سال از اقامت در محل مخصوص منع نمود.

‌فصل دهم ـ خیانت در امانت

‌ماده 239 ـ

هر کس از ضعف نفس یا هوا و هوس یا حوائج شخص نابالغ یا شخص غیر رشیدی استفاده کرده بر ضرر او نوشته یا سندی از قبیل تمسک و قبض و حواله و برات و فته‌طلب و مفاصا حساب و نوشته امانت یا قبض اشیاء منقوله و اجناس تجارتی و غیره و هر چیز که موجب التزامی‌شود از او بگیرد به هر نحو و به هر طریق که انکار کرده باشد به حبس تأدیبی از شش ماه تا دو سال محکوم خواهد شد و ممکن است به تأدیه غرامت از‌پنجاه الی پانصد تومان نیز محکوم شود و اگر مرتکب ولایت یا وصایت بر آن شخص داشته مجازات او از سه سال تا هفت سال حبس مجرد است.

‌ماده 240 ـ

هر کس از سفید مهری که به او سپرده شده سوء استفاده کرده از روی تقلب انتقال یا برائت ذمه یا چیز دیگری که موجب خسارت صاحب امضاء یا مهر شود روی آن بنویسد محکوم به حبس تأدیبی از یک تا سه سال خواهد شد و ممکن است به تأدیه غرامت از پنجاه الی پانصد‌تومان نیز محکوم شود و اگر سفید مهر به او سپرده نشده و خود او به دست آورده باشد در حکم جاعل بوده و مجازات آن را خواهد داشت.
‌در صورتی که مدعی خصوصی از تعقیب صرف نظر نماید مجازات مرتکب از یک ماه الی شش ماه حبس تأدیبی خواهد بود.

‌ماده 241 ـ

هرگاه اموال و اسباب یا نقود یا اجناس و امتعه یا بلیط های بانک یا نوشتجاتی از قبیل تمسک و قبض و غیره به عنوان اجاره یا امانت یا‌رهن و یا آن که برای وکالت یا هر کار با اجرت یا بی‌اجرت به کسی داده شده و بنابراین بوده که اشیاء مذکوره مسترد شود یا به مصرف معینی برسد و‌ شخصی که آن اشیاء نزد او بوده آنها را بر ضرر مالکین یا متصرفین آنها تصاحب یا تلف یا مفقود یا استعمال نماید به حبس تأدیبی از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد و ممکن است به تأدیه غرامت از پنجاه الی پانصد تومان نیز محکوم شود.

‌فصل یازدهم ـ دسیسه و تقلب در کسب و تجارت

‌ماده 242 ـ

کسی که به واسطه اشاعه مجعولات و یا اعلانات بی‌اصل و مجعول یا گران خریدن اجناس زیاده بر نرخ معین نزد فروشندگان یا به واسطه مواضعه و اتفاق بین مالکین قیمت اجناس و امتعه یا بروات و سهام و امثال آن را زیاده بر نرخ عادله ترقی یا تنزل دهد به حبس تأدیبی از دو ماه‌تا یک سال و به تأدیه غرامت از سی الی سیصد تومان و یا به یکی از این دو مجازات محکوم خواهد شد.
‌اگر اقدامات مذکوره نسبت به غلات و ارزاق و اشیاء ضروریه عمومی باشد ضعف مجازات مزبور مجری خواهد شد.

‌ماده 243 ـ

هر کس قمارخانه دایر کرده و مردم را برای قمار به آنجا دعوت کند یا راه دهد به حبس تأدیبی از شش ماه تا دو سال و به تأدیه غرامت از یکصد الی یک هزار تومان و یا به یکی از این دو مجازات محکوم خواهد شد و تمام نقود و اسباب متعلقه به قمار که در آنجا باشد ضبط می‌شود. ‌مجازات اشخاصی که علناً مشغول به قمار می‌شوند از هشت روز تا شش ماه حبس تأدیبی است.

‌ماده 244 ـ

هر کس مشتری را در خصوص عیار طلا یا نقره یا اصل بودن جواهر فریب دهد یا جنسی را به جای جنس دیگر قلم دهد به طوری که مقصود مشتری از ابتیاع آن حاصل نشود یا این که به واسطه اوزان و مقادیر غیرصحیح یا تقلبی مقدار جنس را کم کند و به طورکلی مشتری را از حیث کمیت یا کیفیت مبیع فریب دهد به حبس تأدیبی از پانزده روز الی یک ماه و به تأدیه غرامت از ده الی پنجاه تومان یا به یکی از این دو مجازات محکوم خواهد شد.

‌ماده 245 ـ

هر کس تصنیف یا تألیف دیگری را اعم از کتاب و رساله و نقشه و تصویر و غیره بدون اجازه مصنف یا مؤلف یا کسی که حق تألیف را از‌مصنف یا مؤلف تحصیل نموده است کلاً یا بعضاً شخصاً یا به توسط دیگری به طبع برساند به تأدیه غرامت از پنجاه الی پانصد تومان محکوم خواهد ‌شد.
‌مجازات فوق مقرر است ولو این که مرتکب تصرفات جزئیه هم در تصنیف یا تألیف که بدون اجازه به طبع رسانیده است نموده باشد و معلوم شود که تصرفات مزبوره فقط برای حفظ ظاهر و فرار از تعقیب است.

‌ماده 246 ـ

کسی که در تألیف یا تصنیف یا تحریرات مطبوعه خود در غیر موردی که اقتباس محسوب می‌شود عین جمل تألیف یا تصنیف یا تحریر دیگری را بدون ذکر اسم مؤلف یا منصف یا محرر آن ذکر کند به حداقل مجازات مذکور در ماده فوق محکوم خواهد شد.

‌ماده 247 ـ

هر کس کتاب یا سایر اشیاء مذکوره در ماده 245 را با علم و اطلاع بفروشد یا به معرض فروش در آورد یا به خاک ایران وارد کند به تأدیه غرامت از 25 الی دویست تومان محکوم خواهد شد.

‌ماده 248 ـ

هر کس تصنیف یا تألیف دیگری را اعم از کتاب و رساله و نقشه و تصویر و غیره به اسم خود یا شخص دیگری غیر از مؤلف طبع نماید ‌به تأدیه غرامت از یک صد الی یک هزار تومان محکوم خواهد شد.

‌ماده 249 ـ

هر کس علائم صنعتی یا تجارتی دیگری را که مطابق قانون علائم صنعتی ثبت و رسمیت یافته است متقلبانه استعمال نماید به تأدیه پنجاه الی یک هزار تومان غرامت محکوم خواهد شد مگر این که مورد از موارد جعل و تزویر باشد.

‌فصل دوازدهم ـ در حرق و تخریب و اتلاف اموال و حیوانات

‌ماده 250 ـ

هر کس عمداً عمارت یا کشتی یا کارخانه یا انبار و به طور کلی هر محل مسکون یا معد برای سکنی را آتش بزند جزای او حبس با‌ اعمال شاقه از سه الی هفت سال است.

‌ماده 251 ـ

هر کس عمارت یا کشتی یا کارخانه که مسکون نباشد یا انبار و یا جنگلی را در جاهایی که برانداختن آنها قانوناً ممنوع است آتش بزند به حبس تأدیبی از شش ماه تا سه سال محکوم می‌شود. اگر اشیاء مذکوره ملک او بوده یا به امر مالک این کار را کرده و به این واسطه عمداً به دیگری خسارت حرقی وارد آورده باشد محکوم به حبس تأدیبی از سه ماه الی یک سال خواهد بود.

‌ماده 252 ـ

هر کس تیر یا چوب‌هایی را که برای بناء یا سوزانیدن مهیا شده است ‌آتش بزند از یک ماه تا شش ماه به حبس تأدیبی محکوم می‌شود.
‌هر کس وسایل نقلیه چرخدار خالی یا حامل اشیاء منقوله را آتش بزند از سه ماه الی یک سال به حبس تأدیبی محکوم می‌شود.
‌هر گاه کسی خرمن یا حاصل دیگری را آتش بزند به حبس تأدیبی از یک سال تا سه سال محکوم می‌شود. اگر اشیاء مزبوره متعلق به خود مرتکب باشد یا به امر مالک آتش بزند و به این واسطه عمداً به دیگری خسارت حرقی وارد آورد به حبس تأدیبی از سه ماه تا یک سال محکوم می‌شود.

‌ماده 253 ـ

در تمام موارد مذکوره هرگاه حریق اسباب هلاک نفس شود مرتکب به حبس با اعمال شاقه از سه تا ده سال محکوم خواهد شد و اگر در‌هلاک نفس قاصد بوده باشد در حکم قاتل است.

‌ماده 254 ـ

هر کس اسباب و ادوات زراعت یا زاغه دواب یا کلبه دهقانی را خراب و ضایع کند یا بشکند به حبس تأدیبی از دو ماه تا یک سال و به تأدیه غرامت از پنجاه الی یکصد تومان محکوم خواهد شد.

‌ماده 255 ـ

هر کس عمداً و بدون ضرورت دواب و مواشی دیگری را مسموم یا تلف کند یا ماهی‌های موجوده در نهر یا غدیر یا حوض یا غیر آنها را‌ که مال دیگری است مسموم کند محکوم به حبس تأدیبی از ده روز الی شش ماه یا به تأدیه غرامت از شش الی پنجاه تومان خواهد بود.

‌ماده 256 ـ

هر کس یکی از حیوانات اهلی حلال گوشت دیگری را غیر از آن چه که در ماده 255 مذکور است عمداً بکشد یا سم بدهد یا ناقص کند‌ به حبس تأدیبی از هشت روز تا یک ماه یا به تأدیه غرامت از شش الی پانزده تومان محکوم خواهد شد.

‌ماده 257 ـ

هر کس عمداً عمارت یا کشتی یا انبار یا کارخانه و کلیتاً هر محل مسکون یا معد برای سکنی یا کالسکه و واگن و گاری و سایر آلات نقاله یا راه‌ها و پل‌ها و مجاری آب‌ها و کلیتاً هر نوع اشیاء منقوله یا غیر منقوله را خراب کند یا به هر نحو کلاً یا بعضاً تلف نماید در صورتی که مال خود او‌ نباشد به حبس تأدیبی از شش ماه تا دو سال و به تأدیه غرامت از ده الی دویست تومان محکوم خواهد شد.

‌ماده 258 ـ

هر گاه جرائم مذکوره در ماده سابقه به وسیله بمب یا مواد محترقه واقع شده باشد جزای آن حبس مجرد از دو تا پنج سال است.

‌ماده 259 ـ

هر کس عالماً دفاتر و قبالجات و سایر اسناد دولتی را بسوزاند یا به هر نحو دیگری تلف کند به حبس مجرد از دو تا ده سال محکوم خواهد شد.

‌ماده 260 ـ

هر کس عالماً اسناد یا اوراق تجارتی یا هر نوع اسنادی که اتلاف آنها موجب ضرر غیر است بسوزاند یا به هر نحو دیگری تلف کند به حبس تأدیبی از یک ماه تا دو سال یا به تأدیه غرامت از سی الی سیصد تومان و یا به مجموع مجازات‌های مزبوره محکوم خواهد شد.

‌ماده 261 ـ

هر نوع نهب و غارت و اتلاف اجناس و امتعه یا محصولات که از طرف جماعتی بیش از سه نفر به نحو قهر و غلبه واقع شود جزای آن حبس مجرد از دو الی چهار سال است.

‌ماده 262 ـ

اشخاص ذیل به حبس تأدیبی از هشت روز الی سه ماه یا به تأدیه غرامت از ده الی دویست تومان محکوم خواهند شد:
‌اولاً ـ هر کس حاصل دیگری را بچراند یا تاکستان یا باغ میوه یا نخلستان کسی را خراب کند یا به واسطه سرقت یا قطع آبی که متعلق به آن است یا‌ با اقدامات و وسائل دیگر خشک کند یا باعث تضییع آن بشود.
‌ثانیاً ـ هر کس حاصل دیگری را قطع و درو کند.
‌ثالثاً ـ هر کس عامداً یخ موجود در یخچال دیگری را آب کند.
‌رابعاً ـ هر کس عامداً حمام یا اسباب دیگری را از استفاده بیندازد.

‌ماده 263 ـ

هر گاه جرائم مذکوره در فقره اول ماده قبل در شب واقع شده و مرتکبین سه نفر یا بیشتر بوده و یا این که کمتر بوده ولی لااقل یکی از آنها حامل سلاح بوده است جزای آن از یک الی سه سال حبس تأدیبی خواهد بود.

‌فصل سیزدهم ـ در هتک حرمت منازل و املاک غیر

‌ماده 264 ـ

هر کس عالماً حد فاصل مابین املاک را تغییر دهد یا محو کند به حبس تأدیبی از هشت روز تا دو ماه و یا به غرامت از شش الی سی‌تومان محکوم می‌شود.
‌و اگر عمل مذکور برای غصب زمین غیر واقع شده باشد اعم از این که به نفع خود مرتکب باشد یا به نفع دیگری مجازات آن حبس تأدیبی از شش ماه تا ‌دو سال و تأدیه غرامت از ده الی سی تومان است.

‌ماده 265 ـ

هر کس به قهر و غلبه داخل ملکی شود که در تصرف دیگری است و محصور باشد به حبس تأدیبی از بیست روز الی سه ماه و یا به تأدیه غرامت از بیست الی دویست تومان محکوم خواهد شد و اگر ملک محصور نباشد به حبس تأدیبی از هشت روز الی یک ماه محکوم خواهد شد و اگر در ابتدای ورود به قهر و غلبه نبوده ولی بعد از اخطار متصرف به قهر و غلبه مانده باشد اعم از این که ملک محصور باشد یا نباشد به حبس تأدیبی از ‌بیست روز الی شش ماه و به‌تأدیه غرامت از ده الی یکصد تومان محکوم می‌شود.
‌هرگاه مرتکب دو نفر یا بیشتر بوده و یکی از آنها لااقل حامل سلاح باشد و یا بیش از سه نفر بوده ولو هیچ یک مسلح نباشند به حبس تأدیبی از شش ماه الی دو سال و به تأدیه غرامت از پنجاه الی پانصدتومان محکوم خواهند شد.

‌ماده 266 ـ

هر کس در منزل و مسکن دیگری به عنف یا تهدید وارد شود به حبس تأدیبی از دو ماه الی یک سال محکوم خواهد شد.
‌در صورتی که مرتکبین دو نفر یا بیشتر بوده و یکی از آنها حامل سلاح باشد و یا بیش از سه نفر بوده ولو هیچ یک مسلح نباشند به حبس تأدیبی از سه ماه الی دو سال محکوم می‌شوند.

‌ماده 267 ـ

هر گاه جرائم مذکوره در دو ماده قبل، شب واقع شده مرتکب به حداکثر مجازات محکوم می‌شود.

‌ماده 268 ـ

هر گاه کسی ملک دیگری را به قهر و غلبه تصرف کند به حبس تأدیبی از یک سال الی سه سال محکوم خواهد شد.

‌فصل چهاردهم ـ در افتراء و توهین و هتک حرمت

‌ماده 269 ـ

هر کس به وسیله اوراق چاپی یا خطی یا به وسیله انتشار اعلان یا اوراق مزبوره یا به وسیله نطق در مجامع به یک یا چند نفر امری را‌ صریحاً نسبت دهد که مطابق قانون مجازات آن امر جنحه یا جنایت محسوب شود مفتری محسوب خواهد شد مشروط بر این که نتواند صحت آن اسناد را ثابت نماید.

‌ماده 270 ـ

در صورتی که اسناد دهنده صحت امور منتسبه را در محکمه صالحه ثابت نماید از مجازات معاف خواهد بود و الاّ مفتری است.

‌ماده 271 ـ

در صورتی که اسناد دهنده نتواند اسنادات را ثابت نماید مفتری محسوب و مجازات او حبس تأدیبی از یک ماه الی یک سال و تأدیه بیست الی پنجاه تومان غرامت و یا یکی از این دو مجازات است.

‌ماده 272 ـ

هر کس نظماً یا نثراً کسی را هجو کند و آن را منتشر نماید به حبس تأدیبی از هشت روز الی یک ماه یا به تأدیه غرامت از شش الی پنجاه تومان محکوم می‌شود.

‌فصل پانزدهم ـ در ولگردی و استعمال علنی الکل و سایر مواد مخدره

‌ماده 273 ـ

ولگرد کسی است که مسکن و مأوای مخصوص یا وسیله معاش معلوم و یا شغل یا حرفه معینی ندارد مگر این که سن او از پانزده سال تجاوز نکرده باشد. ولگردی خلاف محسوب است و مجازات آن مطابق باب چهارم تعیین خواهد شد.

‌ماده 274 ـ

اگر ولگرد تبعه خارجه باشد به امر دولت از داخل مملکت اخراج می‌شود.

‌ماده 275 ـ

هر کس متجاهراً استعمال مسکرات یا افیون یا شیره تریاک یا مرفین یا بنگ یا چرس نماید به حبس تأدیبی از هشت روز تا سه ماه یا به تأدیه غرامت از ده تومان الی پنجاه تومان محکوم خواهد شد.

‌باب چهارم ـ در امور خلاف و مجازات آنها

‌ماده 276 ـ

نسبت به کلیه امور خلافی از قبیل عدم رعایت نظامات راجعه به بلدیه و نظمیه و صحیه همچنین عدم رعایت نظامات راجعه به درشکه‌چی‌ها و شوفرها و حفظ حیوانات و همچنین راجع به ولگردی و گدایی و فحاشی و ‌استعمال الفاظ رکیکه در معابر عمومی و امثال آنها وزارت داخله نظامنامه لازمه تهیه نموده و مقررات آن پس از تصویب وزارت عدلیه به موقع اجرا‌ء گذاشته خواهد شد ولی در هر حال مجازاتی که به موجب نظامنامه مزبوره مقرر می‌شود نباید از یک روز حبس و سه قران غرامت کمتر و از یک هفته حبس و پنج تومان غرامت بیشتر باشد.

باب پنجم ـ مقررات مختلفه

‌ماده 277 ـ

نظر به ماده 6 اصول محاکمات جزایی که امکان تعقیب قسمی از جرم‌ها را موکول به شکایت مدعی خصوصی نموده است در مورد‌جرم‌های مذکور در موادی که ذیلاً معین است تعقیب جزایی شروع نمی‌شود مگر به تقاضای مدعی خصوصی و اگر مشارالیه شکایت خود را مسترد نمود تعقیب جزایی نیز موقوف خواهد شد مگر این که متهم سابقاً محکومیت جنحه یا جنایتی داشته باشد.
‌در صورتی که مدعی خصوصی شکایت خود را مسترد نماید دعوی خصوصی را فقط در محکمه حقوق می‌تواند اقامه بکند.
‌مواد مزبور فوق از قرار ذیل است:
‌قسمت اخیر ماده 173 ـ ماده 174 ـ قسمت دوم ماده 193 ـ مواد 197 ـ 207 ـ 208 ـ 209 ـ 210 ـ 213 ـ 235 ـ 244 ـ 245 ـ 246 ـ 248 ـ254 ـ 255 ـ 256 ـ 260 ـ 262 (‌با قید عدم شمول ماده 263) 264 قسمت اول ماده 265 مواد 268 ـ 271 و 272.

‌ماده 278 ـ

هر کس که به موجب مواد 152 و 212 و 213 به تأدیه غرامت به خزانه دولت یا خسارت مدعی خصوصی محکوم گردد در صورت عدم تأدیه وجه محکوم به در ازاء وجه مزبور و به نسبت آن به حبس تأدیبی از سه ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.

‌ماده 279 ـ

اگر کسی قبل از تصویب و انتشار این قانون مرتکب عملی شده باشد که موافق این قانون جنحه یا جنایت تشخیص شده است در مورد تعقیب و بر طبق این قانون مجازات می‌شود که اولاً نسبت به آن عمل مرور زمان بر طبق مقررات این قانون حاصل نشده باشد و ثانیاً برای عمل مزبور شرعاً هم حدی معین شده باشد.

ماده الحاقیه:

‌ماده 280 ـ هر گاه یکی از وزراء یا مستخدمین دولتی در هر رتبه و مقامی که باشند به وسیله وضع نظامنامه یا تصویب نامه یا صدور متحدالمآل و‌ اوامر کتبی دیگر و یا اعمال آنها بدون امر کتبی مقامات مافوق قانون را تغییر دهند یا تفسیر نمایند و یا در اجرای آن تبعیض کنند از خدمت دولتی دائماً منفصل خواهند شد. ‌چون به موجب قانون مصوب دهم عقرب 1303 شمسی « وزیر عدلیه مجاز است کلیه لوایح قانونی را که در دوره پنجم تقنینیه به مجلس شورای ملّی پیشنهاد نموده و یا می‌نماید پس از تصویب کمیسیون عدلیه مجلس شورای ملّی به موقع اجراء گذارده پس از آزمایش آنها در عمل نواقصی را که در ضمن جریان ممکن است معلوم شود تکمیل و ثانیاً برای تصویب به مجلس شورای ملّی پیشنهاد نماید »

[امضاء]

علیهذا « قسمت دوم قانون مجازات عمومی » (‌از ماده170 الی ماده 280) که به تصویب کمیسیون عدلیه مجلس شورای ملّی رسیده قابل اجراء است.

 

 ‌به تاریخ هفتم بهمن ماه 1304 شمسی

 

 رییس مجلس شورای ملّی ـ سید محمد تدین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد